اهنآ نيكلام نيب يهاگشناد ياه تكرش ماهس صيصخت هوحن

‫‪Archive of SID‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫نحوه تخصيص سهام شركت‌هاي دانشگاهي بين مالكين آنها‬
‫� بهمن فکور‬
‫سازمان پژوهش‌هاي علمي و صنعتي ايران‬
‫‪[email protected]‬‬
‫تاريخ دريافت‪92/02/17 :‬‬
‫تاريخ پذيرش‪92/08/25 :‬‬
‫چکیده‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور در رويكرد به تجاري‌سازي نتايج تحقيقات‪ ،‬در ابتداي تجربه تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫هستند‪ .‬تصويب قانون "حمايت از شركت‌ها و مؤسسات دانش‌بنيان و تجاري‌سازي نوآوري‌ها و اختراعات" در سال ‪ 1389‬در مجلس‬
‫شوراي اسالمي و متعاقب آن تصويب آيين‌نامه‌هاي اجرايي آن‪ ،‬فرصت مناسبي را براي تشكيل اين شركت‌ها در مؤسسات دانشگاهي و‬
‫پژوهشي كشور فراهم ساخته است‪ .‬اما اين مؤسسات نيازمند تكميل ظرفيت‌هاي زيرساختي خود از جمله قوانين و مقررات مورد نياز‬
‫براي تشكيل اين شركت‌ها مي‌باشند‪ .‬يكي از مهمترين اين مقررات‪ ،‬مقررات نحوه تخصيص سهام شركت‌هاي دانشگاهي‪ 1‬بين مالكين‬
‫اصلي آنها است که اين مالکين معموالً مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي‪ ،‬اعضاي علمي اين مؤسسات‪ ،‬سرمايه‌گذاران و افراد بيروني‬
‫هستند‪ .‬تقسيم سهام بين اين شرکاء به نحوی كه مورد رضايت همة طرف‌ها باشد‪ ،‬عم ً‬
‫ال مي‌تواند به چالشي براي مسئولين مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي در مسير تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي تبديل شود‪ .‬اين مقاله ابتدا با تحليل بنيان‌گذاران و ساير شرکايي که‬
‫به تدريج و در مسير رشد شركت‌هاي دانشگاهي به آنها اضافه مي‌شوند‪ ،‬سهام‌داران اين شرکت‌ها را شناسايي و تعريف مي‌کند‪ .‬سپس‬
‫عوامل تأثيرگذار بر ميزان سهم هر يک از سهامداران را مورد شناسايي قرار مي‌دهد و در نهايت نحوه تخصيص سهام بين مالکين‬
‫اين شرکت‌ها را مورد بررسی قرار مي‌دهد‪ .‬هدف نهايي مقاله به دست دادن چارچوبي از مالحظات مرتبط با نحوه تخصيص سهام‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي مي‌باشد‪ .‬براي دست‌يابی به اين هدف‪ 10 ،‬دانشگاه صاحب تجربه و پيشرو در تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي در‬
‫آمريكا و انگليس و مقررات ذيربط آنها مورد بررسی قرار گرفته‌اند‪.‬‬
‫واژگان كليدي‬
‫شرکت‌هاي دانشگاهي‪ ،‬تجاري‌سازي نتايج تحقيقات‪ ،‬تخصيص سهام شركت‌هاي دانشگاهي‪.‬‬
‫مقدمه‬
‫ل مهمي كه در مورد شركت‌هاي‬
‫سؤا ‌‬
‫دانشگاهي مطرح است‪ ،‬اين است كه‬
‫تشكيل‌دهندگان يا بنيان‌گذاران اين شركت‌ها‬
‫چه كساني هستند؟ پاسخ اين سوال را تعريف‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي مي‌تواند روشن كند‪.‬‬
‫پژوهش‌هاي انجام شده در اين زمينه نشان‬
‫مي‌دهد‪ ،‬تعريف جامع و مورد اتفاق نظر همة‬
‫صاحبنظران و پژوهشگران اين زمينه وجود‬
‫ندارد و يا انواع مختلفي از اين شرکت‌ها مطرح‬
‫هستند‪ .‬با اين حال مي‌توان در پژوهش‌هاي‬
‫انجام شده‪ ،‬گرايش غالب را در تعريف اين‬
‫‪2‬‬
‫‪ -1‬شرکت‌های دانشگاهی به عنوان معادل فارسی ‪University‬‬
‫‪ Spin-offs‬استفاده شده است اگرچه مؤسسات والد آنها‬
‫می‌توانند پژوهشی باشند‪.‬‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫شركت‌ها جستجو نمود‪ .‬در يک تعريف رسمي‬
‫از شرکت‌هاي دانشگاهي [‪ ]1‬چند عنصر‬
‫اساسي زير قابل تشخيص هستند‪:‬‬
‫‪ -1‬شركت‌هاي دانشگاهي شركت‌هاي‬
‫نوبنيادي هستند که از مؤسسات دانشگاهي و‬
‫پژوهشي نشأت مي‌گيرند‪.‬‬
‫‪ -2‬اين شركت‌ها بر مبناي دانش‪ ،‬نتايج‬
‫تحقيقات يا فناوري توسعه‌يافته در محيط‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي و جهت‬
‫تجاري‌سازي آنها تأسيس مي‌شوند‪.‬‬
‫‪ -3‬در تشكيل اين شركت‌ها از اعضاي‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كه در توسعه‬
‫دانش يا فناوري مربوطه دخالت داشته‌اند‬
‫شركت دارند‪.‬‬
‫‪ -4‬مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي والد‬
‫ممكن است در اين شركت‌ها به لحاظ در‬
‫اختيار گذاشتن دارايي فكري يا سهم از‬
‫سرمايه‌گذاري و يا ساير حمايت‌ها دخالت فعال‬
‫داشته و سهيم باشند‪.‬‬
‫تعريف رسمي فوق تركيب حداقلي تشكيل‬
‫دهندگان شركت‌هاي دانشگاهي را شامل‬
‫اعضاي دانشگاهي و پژوهشي مخترع و توسعه‬
‫دهنده فناوري مبناي تشكيل شركت و خود‬
‫مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي والد مي‌شناسد‪.‬‬
‫بهمن فکور‬
‫مبناي تقسيم سهام بين بازيگران اصلي‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫روشن است كه سهام‌داران هر شركتي‬
‫مالكين آن هستند و در مقاطع زماني مختلف‬
‫مجموع سهام سهامداران شركت ‪%100‬‬
‫سهام آن را تشكيل مي‌دهد‪ .‬به مرور زمان كه‬
‫شركت توسعه مي‌يابد تغييراتي در سهامداران‬
‫شركت‌ها و ميزان سهام آنها روي مي‌دهد‪ .‬به‬
‫عبارت ديگر ممكن است سهام جديدي صادر‬
‫شود و يا بعضي از سهام‌داران سهام خود را‬
‫منتقل نمايند ولي در هر صورت مجموع‬
‫سهام سهامداران هر شركتي ‪ %100‬سهام آن‬
‫شركت خواهد بود‪.‬‬
‫در شركت‌هاي دانشگاهي نيز تغييرات در‬
‫سهامداران و ميزان سهم هر‌يك از آنها خصوصاً‬
‫در مراحل مشخصي از فرايند توسعة شركت‬
‫طبيعي خواهد بود‪ .‬اما سؤال اصلي و مهم اين‬
‫است كه از آغاز تشكيل شركت دانشگاهي و‬
‫در فرايند توسعه آن سهام شركت چگونه بين‬
‫مؤسسان و نقش داران اصلي شركت تخصيص‬
‫مي‌يابد؟‬
‫جستجو براي يافتن پژوهش‌هاي انجام شده‬
‫قبلي در اين زمينه و يا منابع علمي كه به پاسخ‬
‫اين سؤال پرداخته باشند‪ ،‬نتيجه‌اي به همراه‬
‫نداشت و ناگزير جهت يافتن پاسخ به سؤال‬
‫فوق‪ ،‬مراجعه به مقررات و شيوه عمل مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي داراي تجربه در تشکيل‬
‫شرکت‌هاي دانشگاهي جهت آشنايي با روش‬
‫عمل آنها در اين مورد تنها راه حل ممكن به‬
‫نظر مي‌رسيد‪ .‬بنابراين تالش براي يافتن پاسخ‬
‫به سؤال اساسي اشاره شده مستقيماً بر اساس‬
‫مطالعه و بررسي روش‌هاي مورد استفاده در‬
‫اين مؤسسات صورت گرفته است‪.‬‬
‫نتايج بررسي نشان مي‌دهد در تعيين نحوه‬
‫تخصيص سهام شركت دانشگاهي بين مؤسسان‬
‫و ساير نقش‌داران آن‪ ،‬قائده و قانون و يا‬
‫دستورالعمل واحدي وجود ندارد‪ .‬چرا كه در هر‬
‫شركتي بر حسب مورد‪ ،‬مؤسسان و نقش‌داران‬
‫مختلف آن تأثيرگذاري‌هاي متفاوتي در انجام‬
‫اختراع و توسعه فناوري مبناي تشكيل شركت‬
‫و نيز تبديل آن به يك كسب و كار و تأمين‬
‫منابع مختلف مورد نياز آن دارند‪ .‬آنچه كه در‬
‫اين مسير اهميت دارد شناسايي دقيق عوامل‬
‫و منابع مختلف مؤثر در تشكيل و ايجاد ارزش‬
‫در شركت و همچنين تعيين نقش هر يك از‬
‫بنيان‌گذاران و ساير بازيگران اصلي شركت در‬
‫تأمين و فراهم كردن اين عوامل و منابع است‪.‬‬
‫براي تعيين و مشخص كردن عوامل‪ ،‬منابع‬
‫و فعاليت‌هاي مؤثر در تشكيل هر شركت‬
‫دانشگاهي‪ ،‬الزم است هم با نگاهي به گذشته‪،‬‬
‫مجموعة عوامل مختلفي كه منجر به فراهم‬
‫شدن مرحلة تشكيل شركت شده‌اند شناسايي‬
‫شوند و هم با نگاهي به آينده مجموعة عوامل و‬
‫فعاليت‌هايي كه منجر به توسعه و تجاري شدن‬
‫‪1. Landstrom,H. Crijns,H. Laveren.E‬‬
‫)‪Smallbone,D (2008‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫‪.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫برحسب نياز‌هاي مختلف شركت تازه تأسيس‬
‫و در مراحل رشد و توسعه شركت‪ ،‬افراد و‬
‫نهاد‌هاي ديگري نيز مي‌توانند به اين تركيب‬
‫اضافه شوند‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫هانزالندستروم و ديگران [‪ ]2‬در مواردي‬
‫كه تشكيل شركت با مؤسسه دانشگاهي و‬
‫پژوهشي و مخترعين آن شروع مي‌شود‪ ،‬ساير‬
‫بازيگران اصلي شركت و نقش آنها را بر اساس‬
‫پژوهش‌هاي قبلي به شرح جدول ‪ 1‬معرفي‬
‫مي‌کنند‪ .‬بايد توجه داشت كه در فرايند‬
‫تشكيل شركت دانشگاهي‪ ،‬مدير كارآفرين‬
‫و سرمايه‌گذار بر حسب اقتضاي شرايط‪ ،‬به‬
‫تدريج زماني به شركت اضافه مي‌شوند و لزوماً‬
‫فراهم بودن هر چهار بازيگر اشاره شده در نقطه‬
‫آغازين تشكيل شركت ضروري نخواهد بود‪.‬‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي تشكيل شده در‬
‫مؤسسات دانشگاهي و مؤسسات پژوهشي غالباً‬
‫يك شركت خصوصي خواهند بود و با توجه‬
‫به محدوديت‌هاي قانوني موجود در كشور‬
‫براي تشكيل شركت‌هاي دولتي در دانشگاه‌ها‬
‫و مؤسسات تحقيقاتي‪ ،‬در صورت تشكيل اين‬
‫شركت‌ها در بخش دانشگاهي كشور‪ ،‬لزوماً بايد‬
‫در چارچوب يك شركت خصوصي اداره شده‬
‫و سهم بخش دانشگاهي در آنها کمتر از ‪%50‬‬
‫باشد‪ .‬بنابراين شركت‌هاي دانشگاهي تشكيل‬
‫شده از نظر قانوني شخصيت حقوقي مستقل‬
‫از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي والد خود‬
‫داشته و در چارچوب شركت‌هاي سهامي‬
‫خاص مالكيت آنها در دست سهامداران شركت‬
‫خواهد بود‪.‬‬
‫جدول ‪ -1‬نقش‌داران اصلي و نقش اوليه آنها در فرايند تشکيل شرکت‌هاي دانشگاهي [‪]2‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪Archive‬‬
‫‪of SID‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫‪3‬‬
‫‪Archive of SID‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪4‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫فناوري مبناي شركت و موفقيت طرح كسب و‬
‫كار شركت در چند سال اول آن خواهند شد‬
‫مورد برآورد قرار گيرند‪.‬‬
‫شاخص‌هاي زير از جمع‌بندي عوامل‬
‫مورد استفاده براي اين منظور در مؤسسات‬
‫دانشگاهي مورد مطالعه شامل‪ :‬دانشگاه‬
‫كلرادو از آمريكا‪ ،]3[ 1‬دانشگاه آكسفورد‪]4[ 2‬‬
‫‪ ،‬دانشگاه يورك‪ ]5[ 3‬و دانشگاه منچستر از‬
‫انگليس‪ ]6[ 4‬و دانشگاه بريتيش كلمبيا‪ 5‬از‬
‫كانادا [‪ ]7‬حاصل شده است‪:‬‬
‫‪ -1‬توسعه فناوري تا مرحلة تشكيل شركت‬
‫دانشگاهي؛‬
‫‪ -2‬مالكيت پتنت‌هاي ذيربط؛‬
‫‪ -3‬سرمايه‌گذاري براي ثبت و حفاظت از‬
‫دارايي‌هاي فكري؛‬
‫‪ -4‬ارزش فناوري و دارايي‌هاي فكري مبناي‬
‫تشكيل شركت؛‬
‫‪ -5‬ميزان سرمايه‌گذاري مؤسسه دانشگاهي در‬
‫فناوري قبل از مرحله واگذاري به شركت‬
‫دانشگاهي؛‬
‫‪ -6‬توليد ايده كسب و كار و تهية طرح كسب‬
‫و كار؛‬
‫‪ -7‬رهبري و پيشبرد تأسيس شركت؛‬
‫‪ -8‬ميزان مخاطره موجود در راه‌اندازي شركت؛‬
‫‪ -9‬سرمايه‌گذاري نقدي احتمالي مؤسسه‬
‫دانشگاهي در مرحلة راه‌اندازي شركت؛‬
‫‪ -10‬فراهم كردن احتمالي زيرساخت‌هاي‬
‫مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي‪ ،‬از قبيل‪:‬‬
‫• در اختيار گذاشتن فضاي كار و آزمايشگاه‬
‫به طور مجاني يا با هزينه‌هاي پايين؛‬
‫• دسترسي شركت به امكانات فني‪،‬‬
‫بخش‌هاي علمي (پشتيباني فني) و امكانات‬
‫عمومي مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي‬
‫(تلفن‪ ،‬اينترنت‪ ،‬كتابخانه و ‪)...‬؛‬
‫• كاهش هزينه‌هاي سربار تحقيق و توسعه‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫و مشاوره و ساير خدمات قراردادي شركت‪.‬‬
‫‪ -11‬فراهم كردن احتمالي پشتيباني‌هاي‬
‫عمومي مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي‬
‫و پژوهشي از قبيل‪:‬‬
‫• پشتيباني تهيه طرح كسب و كار و افزايش‬
‫سرمايه؛‬
‫• خدمات مديريت و قرارداد‌هاي اجرايي؛‬
‫• بيمه؛‬
‫• خدمات كاركنان؛‬
‫• انجام امور دبيرخانه‌اي شركت؛‬
‫• فراهم كردن وام‌هاي مناسب (بدون بهره يا‬
‫ت كوتاه مدت)‪.‬‬
‫با بازپرداخ ‌‬
‫‪ -12‬تخصيص وقت و تالش براي راه‌اندازي‬
‫شركت و تعهد مؤسسان براي تخصيص زمان‬
‫و تالش مورد نياز به شركت دانشگاهي در‬
‫آينده؛‬
‫‪ -13‬تأمين سرمايه مالي مورد نياز شركت در‬
‫مراحل مختلف توسعه؛‬
‫‪ -14‬اهميت مشاركت با مؤسسه دانشگاهي و‬
‫پژوهشي براي شركت و استفاده احتمالي از‬
‫نام مؤسسه‪.‬‬
‫اين امكان را فراهم مي‌سازد كه سهام باقي‬
‫مانده را بين طرف‌هاي ديگري كه پيش‌بيني‬
‫مي‌شود در شركت درگير خواهند شد تقسيم‬
‫كنند و در نهايت سهامداران شركت شامل‬
‫بنيان‌گذاران‪ ،‬مديران كليدي‪ ،‬سرمايه‌گذاران و‬
‫كاركنان آن گردند‪ .‬اين روش مستلزم آن است‬
‫كه بنيان‌گذاران علمي نگرش واقع‌بينانه‌اي‬
‫به ارزشي كه آنها در شركت ايجاد مي‌كنند‬
‫داشته و انتظار تخصيص بي‌تناسبي از سهام‬
‫بنيان‌گذاران شركت را به خود نداشته باشند‬
‫تا امكان تخصيص مناسبي از سهام براي ساير‬
‫طرف‌هايي كه حضور آنها براي موفقيت شركت‬
‫ضروري و حياتي است فراهم شود‪ .‬مث ً‬
‫ال اگر‬
‫يكي از بنيان‌گذاران علمي تمايل دارد بيشتر در‬
‫مؤسسه دانشگاهي باقي بماند و به طور دوره‌اي‬
‫به عنوان مشاور علمي در خدمت شركت‬
‫جديد باشد‪ ،‬اين فرد بايد انتظار دريافت سهام‬
‫به مراتب كمتري از همكار دانشگاهي خود‬
‫كه قصد ترك چند سالة دانشگاه به منظور‬
‫توسعه فناوري جديد در شركت دانشگاهي تازه‬
‫تأسيس را دارد داشته باشد‪ .‬براي رسيدن به‬
‫توافق در مورد ميزان سهام بنيان‌گذاران علمي‪،‬‬
‫داشتن مذاكره كافي در مورد ميزان تعهد آنها‬
‫به ايجاد ارزش در شركت و زمان‌گذاري هركدام‬
‫از آنها در شركت ضروري است‪ .‬به نحوي كه‬
‫نهايتاً تقسيم سهام توافق شده انعكاس دهنده‬
‫خوبي از مشاركت همه طرف‌هاي درگير در‬
‫شركت باشد‪]3[ .‬‬
‫معموالً بنيان‌گذاران علمي سهم قابل توجهي‬
‫را از شركت دانشگاهي بابت مشاركتي كه در‬
‫سال‌هاي اوليه شركت خواهند داشت دريافت‬
‫مي‌كنند‪ .‬حال اگر يكي از آنها زودتر شركت را‬
‫رها سازد‪ ،‬پرداخت سهام توافق شده به وي در‬
‫مقايسه با سايرين كه درگير در شركت هستند‬
‫و به حضور و تالش خود در شركت ادامه‬
‫)‪4. Rowland, C. (2003‬‬
‫)‪5. Bruce, C. (2006‬‬
‫)‪1. Wilson, C. et all. (2010‬‬
‫)‪2. University of Oxford (2007‬‬
‫)‪3. The University of York ( 2010‬‬
‫سهام متعلق به بنيان‌گذاران علمي‬
‫توافق در مورد سهم مالكيت تشكيل‬
‫دهندگان شركت دانشگاهي‪ ،‬تا حد زيادي‬
‫ن آنها را براي‬
‫ت بي ‌‬
‫نقش‌ها و تقسيم مسئولي ‌‬
‫ادامه كار شركت معين ساخته و از طرفي‬
‫تركيب سهم مالكيت مناسب براي موفقيت‬
‫شركت در اهداف آن را مشخص مي‌سازد‪.‬‬
‫يكي از رويكرد‌هاي ممكن براي اين كار اين‬
‫است كه بيشتر سهام در شركت حفظ شده و‬
‫به هر كدام از بنيان‌گذاران بر اساس تركيبي‬
‫از وقت‌گذاري آنها در شركت و نقش آنها در‬
‫تأمين معيار‌هاي مشخص شده‪ ،‬درصد معيني‬
‫تخصيص يابد‪ .‬اين روش براي بنيان‌گذاران‬
‫بهمن فکور‬
‫سهام متعلق به مؤسسه دانشگاهي و‬
‫پژوهشي‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي (يا‬
‫شركت‌هاي وابسته به آنها در امور تجاري‌سازي‬
‫مؤسسه) يكي ديگر از مشاركت كنندگان مهم‬
‫در شركت‌هاي دانشگاهي هستند‪ .‬به ويژه در‬
‫مراحل ابتدايي تأسيس اين شركت‌ها‪ ،‬منابع‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي به عنوان‬
‫سكوي پرتاب شركت عمل مي‌كنند‪ .‬روشن‬
‫است كه اين مؤسسات در ازاي واگذاري حقوق‬
‫فناوري مبناي تأسيس شركت به شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي و يا ساير مشاركت‌هاي احتمالي‬
‫مختلفي كه در تأسيس اين شركت‌ها دارند‬
‫بخشي از سهام آنها را مالك مي‌شوند‪ .‬اما‬
‫ميزان اين سهم با توجه به نقش‌هاي متفاوت‬
‫مؤسسات مختلف در تشكيل شركت و اساساً‬
‫سياست‌هاي اين مؤسسات در گرفتن و ادارة‬
‫سهام بسيار متفاوت است‪ .‬اساساً مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي در رويكرد به تشكيل‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي مي‌توانند سياست‬
‫"دست‌اندركار‪ "2‬يا سياست "عدم دخالت‪ "3‬را‬
‫‪4‬‬
‫در قبال شكل‌گيري اين شركت‌ها اتخاذ كنند‬
‫[‪ .]9‬در سياست "دست‌اندركار"‪ ،‬مؤسسه‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫‪3. Hands- of‬‬
‫)‪4. Brown, A. Soderstrom, J. (2007‬‬
‫)‪1. . Hutchison Law Group (2010‬‬
‫‪2. Hands- on‬‬
‫بررسي شيوه عمل مؤسسات دانشگاهي‬
‫داراي تجربه تشکيل شرکت‌هاي‬
‫دانشگاهي در مورد نحوه و ميزان سهيم‬
‫شدن آنها در شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫‪.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫مي‌دهند‪ ،‬منصفانه نخواهد بود‪ .‬براي جلوگيري‬
‫از بروز اين مشكل سهام بنيان‌گذاران علمي در‬
‫طول زمان به آنها اعطاء مي‌شود و اگر يكي‬
‫از آنها در طول دورة تخصيص سهام شركت‬
‫را ترك كند‪ ،‬مابقي سهامي كه به وي واگذار‬
‫نشده است‪ ،‬به شركت عودت مي‌يابد‪ .‬معموالً‬
‫سهام بنيان‌گذاران علمي در طول سه يا چهار‬
‫سال به آنها واگذار مي‌شود و براساس ميزان‬
‫مشاركت‌هاي قبلي آنها در تشكيل شركت‪،‬‬
‫حدود ‪ 10‬تا ‪ %25‬سهام متعلق به آنها در وهلة‬
‫اول به اين افراد واگذار مي‌شود‪]8[ .‬‬
‫مشاركت بسيار فعالي را در شكل‌گيري‬
‫شركت دانشگاهي دارد و پشتيباني‌هاي‬
‫وسيعي را در اين مسير از خود نشان مي‌دهد‪.‬‬
‫نمونه‌اي از اين پشتيباني‌ها همانطور كه در‬
‫معيار‌هاي تقسيم سهام شركت اشاره شد‬
‫شامل‪ :‬تهيه طرح كسب و كار شركت‪ ،‬فراهم‬
‫كردن زيرساخت‌هاي مختلف فني يا عمومي‬
‫براي شركت‪ ،‬دخالت در انتخاب و بكارگيري‬
‫مديران مورد نياز شركت‪ ،‬راهنمايي و ارائه‬
‫مشاوره براي تأمين سرمايه‪ ،‬همكاري در انعقاد‬
‫قراردادهاي مالي و حتي انجام مديريت موقت‬
‫بر اين شركت‌ها يا سرمايه‌گذاري در آنها را‬
‫شامل مي‌شود‪ .‬روشن است كه چنين سياستي‬
‫بازدهي بيشتري را در تشكيل شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي به همراه دارد‪ .‬بسياري از مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي كه از چنين سياستي‬
‫در قبال شركت‌هاي دانشگاهي برخوردارند‪،‬‬
‫با تشكيل شركتي به عنوان نهاد واسط‬
‫تجاري‌سازي كه متعلق به مؤسسه دانشگاهي‬
‫است فعاليت‌هاي تجاري‌سازي خود را به طور‬
‫تخصصي‌تر و با آزادي عمل بيشتري به لحاظ‬
‫بوركراسي اداري پيش مي‌برند و در ساير‬
‫زمينه‌هاي تجاري‌سازي نيز موفق‌تر هستند‪.‬‬
‫در سياست "عدم دخالت"‪ ،‬مؤسسه‬
‫دانشگاهي و پژوهشي دخالت و نقش مؤثري‬
‫در شكل‌گيري شركت‌هاي دانشگاهي ندارند‬
‫و بنابراين ساير بازيگران شركت از قبيل‬
‫بنيان‌گذاران علمي شركت‪ ،‬مديران اجرايي و‬
‫يا سرمايه‌گذاران آن توسعه راهبرد‌ي شركت‬
‫و تأمين نياز‌هاي مختلف آن را به عهده دارند‪.‬‬
‫براي بررسي شيوة عمل مؤسسات‬
‫دانشگاهي در ارتباط با نحوه و ميزان سهيم‬
‫شدن آنها در شركت‌هاي دانشگاهي‪ ،‬تعدادي‬
‫از اين مؤسسات در ساير کشور‌ها كه در زمينه‬
‫تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي فعال هستند‬
‫انتخاب و با مراجعه به مقررات آنها در وبگاه‬
‫اين مؤسسات‪ ،‬شيوه‌هاي اجرايي آنها مورد‬
‫مطالعه قرار گرفتند‪ .‬مؤسسات انتخاب شده‬
‫عبارتند از‪ :‬دانشگا ‌ه هاروارد‪ ،‬انستيتو تكنولوژي‬
‫ماساچوست‪ ،‬دانشگاه كلرادو‪ ،‬انستيتو‬
‫تكنولوژي جورجيا‪ ،‬دانشگاه تگزاس و دانشگاه‬
‫كاليفرنيا از آمريكا‪ ،‬دانشگاه بريتيش كلمبيا از‬
‫كانادا‪ ،‬دانشگاه آكسفورد‪ ،‬دانشگاه هريوت وات‬
‫و دانشگاه بريستول از انگليس‪ .‬نتايج بررسي‬
‫انجام شده در جدول ‪ 2‬ارائه شده است‪.‬‬
‫يافته‌هاي بررسي نشان مي‌دهد مؤسسات‬
‫دانشگاهي مورد مطالعه سياست‌ها و روال‌‬
‫عمل‌هاي متفاوتي را دارا هستند‪ .‬در بيشتر‬
‫موارد پذيرش سهم از شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫تنها در قبال مبلغ اوليه ليسانس فناوري واگذار‬
‫شده از مؤسسه دانشگاهي به اين شركت‌ها و‬
‫با سياست جبران كمبود نقدينگي شركت‌ها در‬
‫اوان تأسيس آنها است‪ ،‬اگرچه اين مؤسسات‬
‫با قبول مخاطرة ذاتي سهام شركت‌هاي‬
‫تازه تأسيس‪ ،‬خود را در معرض عوايد بالقوه‬
‫بيشتري در آينده قرار مي‌دهند‪.‬‬
‫در مواردي كه مؤسسه دانشگاهي رويكرد‬
‫"دست‌اندركار" را در قبال شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي دارد‪ ،‬امكان دارد به ازاي نقشي‬
‫كه در شكل‌گيري شركت دارد نيز سهامي را‬
‫از شركت دانشگاهي مالك شود و معموالً در‬
‫اين موارد با توجه به اينكه سهم نسبي مؤسسه‬
‫دانشگاهي افزايش مي‌يابد‪ ،‬مؤسسه در تركيب‬
‫هيأت مديره شركت نيز عضويت دارد اما در‬
‫رويكرد "عدم دخالت"‪ ،‬مؤسسه بيشتر سياستي‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪Archive‬‬
‫‪of SID‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫‪5‬‬
‫‪Archive of SID‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪6‬‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫جدول ‪ -2‬سياست‌هاي مختلف مؤسسات دانشگاهي در مورد نگهداري سهم در شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫بهمن فکور‬
‫سهام متعلق به مديران بيروني‬
‫يكي از شاخصه‌هاي مهم و اساسي براي‬
‫ارزيابي احتمال موفقيت شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫تأسيس شده‪ ،‬توانايي‌ها و قابليت‌هاي‬
‫مديريتي مديران اين شركت‌ها است‪ .‬عالوه‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫بر سرمايه‌گذاران كه در ارزيابي‌هاي خود براي‬
‫سرمايه‌گذاري در اين شركت‌ها به اين عامل‬
‫بسيار اهميت مي‌دهند‪ ،‬بسياري از مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي نيز در ارزيابي‌هاي‬
‫اوليه خود براي صدور مجوز تشكيل شركت‬
‫دانشگاهي‪ ،‬اين معيار مهم يعني توانايي‌ها و‬
‫قابليت‌هاي مديريتي مديران و مؤسسان شركت‬
‫را مورد توجه خود دارند‪ .‬پژوهش‌هاي ميداني‬
‫مختلفي تأثير اين عامل بر موفقيت شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي را نشان مي‌دهد‪ .‬در بسياري از موارد‬
‫اعضاي علمي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي‬
‫كه بنيان‌گذاران علمي شركت دانشگاهي‬
‫هستند‪ ،‬با توجه به ويژگي‌هاي فرهنگي خود از‬
‫توانايي‌هاي كافي براي حضور موفق در محيط پر‬
‫تالطم تجارت و اقتصاد به عنوان مديران تجاري‬
‫اين شركت‌ها برخوردار نيستند‪ ،‬در چنين‬
‫شرايطي ضرورت بكارگيري مدير يا مديران با‬
‫تجربه و كارآفرين بيروني در فرايند تشكيل و‬
‫تكوين شركت‌هاي دانشگاهي مطرح مي‌گردد‪.‬‬
‫اين افراد غالباً در زمينه فناوري شركت سابقه‬
‫داشته و بايد نه تنها توانايي ارتباط و درك‬
‫مخترعان و بنيان‌گذاران علمي شركت را داشته‬
‫باشند بلكه از توانايي تفكر راهبردي و فني و‬
‫عملكرد كارآفرينانه برخوردار باشند‪.‬‬
‫ويژگي‌هاي مورد انتظار از اين مديران‬
‫عبارتند از‪]9[ :‬‬
‫• داشتن سابقه قبلي موفق در مديريت‬
‫شركت‌هاي مشابه؛‬
‫• شناخت‪ ،‬قبول و مديريت مخاطرات؛‬
‫• داشتن شناخت كافي از اختراع و يافته‌هاي‬
‫علمي و فرايند توسعه آنها؛‬
‫• توانايي حضور موفق در محيط‌هاي‬
‫دانشگاهي و تجاري؛‬
‫• داشتن انتظارات واقع‌بينانه و سازگار با‬
‫دانشگاه و سرمايه‌گذاران؛‬
‫• داشتن ديدگاه‌هاي كارآفرينانه‪.‬‬
‫از طرف ديگر انتظار مي‌رود مديركارآفرين يا‬
‫مديران ارشد شركت دانشگاهي وظايف زير را‬
‫در شركت به عهده داشته و نيازهاي شركت را‬
‫در اين موارد برآورده سازند‪]9[ :‬‬
‫• تهيه سناريو‌هاي مختلف محصوالت‪،‬‬
‫راهبرد‌ها و مدل‌هاي مختلف كسب و كار؛‬
‫• تعريف و ايجاد ارتباط‌هاي اوليه با شريكان‬
‫بالقوه براي توسعه شركت؛‬
‫• يافتن و بكارگيري پرسنل مورد نياز براي‬
‫كار‌هاي مهم و فني شركت؛‬
‫• كمك به استقرار و تثبيت مؤسسين؛‬
‫• تهيه پيش‌بيني هزينه‌ها و درآمد‌ها؛‬
‫• تهيه خالصه اجرايي طرح كسب و كار در‬
‫مقاطع مختلف؛‬
‫• تهيه طرح توجيهي از شركت براي‬
‫سرمايه‌گذاران؛‬
‫• مشاركت در اتخاذ راهبرد حفاظت از‬
‫دارايي‌هاي شركت؛‬
‫• انجام مذاكرات مربوط به شرايط ليسانس‬
‫و قرارداد‌هاي آن؛‬
‫• يافتن سرمايه‌گذار مالي و انجام مذاكرات‬
‫مربوط به شرايط سرمايه‌گذاري؛‬
‫• تهيه‪ ،‬بررسي و تأييد اسناد شركت شامل‬
‫توافق‌نامه سهامداران و توافقات خريد سهام‪.‬‬
‫‪.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫انقباضي در نگه داشتن سهم و يا شركت در‬
‫هيأت مديرة شركت دانشگاهي را دارد‪ .‬در‬
‫مواردي كه مؤسسه دانشگاهي عالقه‌مند به‬
‫داشتن نماينده در هيأت مديرة شركت نيست‬
‫ممكن است منافع مؤسسه اقتضا كند كه ناظر‬
‫بدون حق رأي در هيأت مديره داشته باشد‪.‬‬
‫تقريباً در تمام مؤسسات مورد بررسي‬
‫رعايت الزامات مقررات تعارض منافع مؤسسه‬
‫دانشگاهي‪ ،‬براي مديران‪ ،‬اعضاي علمي و‬
‫كاركنان مؤسسه در ارتباط و همكاري با‬
‫شركت دانشگاهي تأسيس شده ضروري‬
‫بوده است‪ .‬همچنين در تمام مؤسسات مورد‬
‫بررسي به غير از يك مورد‪ ،‬اعضاي علمي‬
‫مؤسسه دانشگاهي كه به لحاظ نقش آنها در‬
‫شكل‌گيري شركت سهام‌دار آن بوده‌اند‪ ،‬در‬
‫تقسيم سهم مؤسسه از شركت دانشگاهي يا‬
‫تقسيم عايدات آن دخالت داده نمي‌شدند‪.‬‬
‫در جمع‌بندي مي‌توان گفت مؤسسات‬
‫دانشگاهي سهم محدودي را از شركت‬
‫دانشگاهي مالك مي‌شوند كه با گذشت‬
‫زمان اين ميزان سهم نيز در دوره‌هاي بعدي‬
‫سرمايه‌گذاري مورد رقيق‌سازي قرار مي‌گيرد‪.‬‬
‫عالوه بر يافته‌هاي فوق‪ ،‬بررسي انجام شده‬
‫در سال ‪ 2003‬در مورد شركت‌‌هاي دانشگاهي‬
‫كانادا [‪ ،]24‬ميزان سهم اين مؤسسات در اين‬
‫شركت‌ها را مشخص مي‌سازد‪( .‬جدول ‪)3‬‬
‫يافته‌هاي اين بررسي نيز نشان مي‌دهد در‬
‫بيشتر موارد مؤسسات دانشگاهي سهام محدودي‬
‫را از شركت‌هاي دانشگاهي در تملك دارند‪.‬‬
‫جدول ‪ -3‬ميزان سهام مؤسسات دانشگاهي كانادا در شركت‌هاي دانشگاهي آنها (بررسي سال ‪]2[ )2003‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪Archive‬‬
‫‪of SID‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫‪7‬‬
‫‪Archive of SID‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫با توجه به نقش كليدي اين مديران در‬
‫موفقيت شركت دانشگاهي‪ ،‬بهترين روش ايجاد‬
‫انگيزه در آنها و يا پاداش‌دهي به آنها سهيم‬
‫كردن اين افراد در شركت خواهد بود‪ .‬واگذاري‬
‫سهام شركت به اين مديران معموالً در دوره‌اي‬
‫چند ساله اتفاق مي‌افتد‪ .‬ميزان سهام تخصيص‬
‫يافته به آنها برحسب شرايط هر شركت و با‬
‫درنظر گرفتن مرحله‌اي از توسعه كه شركت در‬
‫آن قرار دارد‪ ،‬تركيب سهامداران و ميزان سهم‬
‫آنها‪ ،‬نقش اين مديران در شركت و انتظارات‬
‫موجود از آنها و ساير عوامل مشابه مي‌باشد‪.‬‬
‫به طور مثال دانشگاه كلرادو در كتاب راهنماي‬
‫خود براي تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي [‪،]3‬‬
‫سهم مدير كارآفرين را حدود ‪ %20‬سهام پايه‬
‫شركت توصيه مي‌كند كه مي‌تواند ‪ %5‬آن‬
‫با دست‌يابي به مراحل مشخصي از پيشرفت‬
‫اجرايي شركت واگذار شده و ‪ %15‬باقي مانده‬
‫در طول دورة ‪ 3‬تا ‪ 5‬ساله آينده واگذار گردد‪.‬‬
‫سهام متعلق به سرمايه‌گذاران‬
‫تأمين منابع مالي مورد نياز شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي در مراحل مختلف توسعه آنها‪ ،‬يكي‬
‫از چالش‌هاي اصلي و دائمي اين شركت‌ها‬
‫است‪ .‬در مراحل مختلف توسعه شركت‪ ،‬منابع‬
‫تأمين كنندة نياز‌هاي مالي مي‌تواند متفاوت‬
‫باشد‪ .‬در مراحل ابتدايي شكل‌گيري شركت‪،‬‬
‫ممكن است بنيان‌گذاران علمي از پس‌انداز‌هاي‬
‫خود‪ ،‬دوستان و آشنايان براي نياز‌هاي اولية‬
‫مالي استفاده كنند ولي راه‌اندازي و توسعه هر‬
‫شركتي به منابع بسيار بيشتر و يا به عبارت‬
‫ديگر به سرمايه‌گذاران بيروني نيازمند است‪.‬‬
‫سرمايه‌گذاران با هدف برگشت مالي در‬
‫شركت‌ها سرمايه‌گذاري مي‌كنند‪ .‬به ميزاني‬
‫كه شركت مورد سرمايه‌گذاري جديدتر باشد‬
‫مخاطره سرمايه‌گذاري افزايش مي‌يابد و‬
‫‪8‬‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫توقعات سرمايه‌گذاران نيز از برگشت مالي‬
‫بيشتر مي‌شود‪.‬‬
‫عموماً منابع تأمين مالي شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي را مي‌توان چنين دسته‌بندي كرد‪:‬‬
‫• مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي برحسب‬
‫سياست‌هاي خود ممكن است عالوه بر‬
‫مشاركت در تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي از‬
‫طرق واگذاري فناوري و ساير زيرساخت‌هاي‬
‫عمومي و فني‪ ،‬در مرحلة راه‌اندازي اين‬
‫شركت‌ها نيز سرمايه‌گذاري مالي داشته‬
‫باشند‪ .‬در اين گونه موارد مؤسسه دانشگاهي‬
‫و پژوهشي عالقه‌مند به داشتن اطالعات كافي‬
‫از فعاليت‌هاي شركت دانشگاهي است كه اين‬
‫منظور از طريق پيش‌بيني الزمات الزم در‬
‫توافق‌نامه‌هاي سهام‌داران يا داشتن نماينده در‬
‫هيأت مديره شركت قابل تأمين خواهد بود‪.‬‬
‫در شرايط فعلي كه مؤسسات دانشگاهي‬
‫و پژوهشي كشور در اوان رويكرد به تشكيل‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي هستند‪ ،‬روشن است كه‬
‫از مجموعه زيرساخت‌هاي الزم براي تشكيل‬
‫اين شركت‌ها يا منابع مالي الزم براي حمايت‬
‫و سرمايه‌گذاري در اين شركت‌ها برخوردار‬
‫نمي باشند‪.‬‬
‫• نهاد‌ها و طرح‌هاي ملي‪ ،‬منطقه‌اي مختلف‬
‫حمايت كننده از تحقيق و توسعه‪ ،‬نوآوري و‬
‫كارآفريني‬
‫گروه ديگري از سرمايه‌گذاران بالقوة‬
‫مراحل اوليه تشكيل شركت دانشگاهي‪،‬‬
‫نهاد‌ها و طرح‌هاي ملي‪ ،‬منطقه‌اي مختلف‬
‫حمايت كننده از تحقيق و توسعه‪ ،‬نوآوري و‬
‫كارآفريني مي‌باشند كه در كشور‌هاي مختلف‬
‫سياست‌هاي متفاوتي را در مورد نحوة برگشت‬
‫سرمايه‌گذاري خود اعمال مي‌كنند‪ .‬اين‬
‫سياست‌ها شامل وام بالعوض‪ ،‬وام بدون بهره‬
‫تا سهيم شدن در شركت را شامل مي‌گردد‪.‬‬
‫دركشور ما با توجه به تحوالت بسيار سريعي‬
‫كه در شكل‌گيري اين نهاد‌ها و برنامه‌ها و نحوة‬
‫حمايت‌هاي آنها وجود دارد‪ ،‬به دست دادن‬
‫آخرين وضعيت حمايت كننده‌هاي بالقوه مالي‬
‫از شركت‌هاي دانشگاهي‪ ،‬به لحاظ گستردگي‬
‫كار‪ ،‬خود نيازمند پژوهش جداگانه‌اي است‪.‬‬
‫ولي اخيرا ً با توجه به تصويب قانون "حمايت از‬
‫شركت‌ها و مؤسسات دانش‌بنيان و تجاري‌سازي‬
‫نوآوري‌ها و اختراعات" كه از مصاديق بارز اين‬
‫شركت‌ها‪ ،‬شركت‌هاي دانشگاهي هستند‪ ،‬اين‬
‫قانون حمايت‌هاي مالي پيش‌بيني شده در آن‬
‫از شركت‌هاي دانش‌بنيان را منوط به سهيم‬
‫شدن در آنها نكرده است‪ .‬در حالت كلي اگر‬
‫يكي از نهاد‌هاي حمايت كننده از شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي‪ ،‬طبق مقررات قانوني خود در قبال‬
‫حمايت مالي از شركت دانشگاهي‪ ،‬سهمي از‬
‫آن را درخواست نمايد‪ ،‬بر حسب مورد و با‬
‫توجه به شرايط شركت و ميزان سرمايه‌گذاري‬
‫انجام شده در آن‪ ،‬بايد سهمي به سرمايه‌گذار‬
‫تخصيص يابد‪.‬‬
‫• سرمايه‌گذاران شخصي يا فرشتگان نجات‬
‫سرمايه‌گذاران شخصي يا فرشتگان نجات‪،‬‬
‫در اقتصاد‌هاي توسعه‌يافته يكي از منابع تأمين‬
‫مالي نوآوري محسوب مي‌گردند‪ .‬از اين‌رو دفاتر‬
‫انتقال فناوري يا شركت‌هاي واسط تجاري‌سازي‬
‫مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي دست‌اندر‌كار‬
‫تشكيل شركت‌هاي دانشگاهي‪ ،‬تالش مي‌كنند‬
‫با شناسايي سرمايه‌گذاران شخصي‪ ،‬شبكه‌اي از‬
‫آنها را ايجاد كرده و در تأمين مالي شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي از اين شبكه‌ها استفاده كنند‪ .‬در‬
‫واقع انگيزة اصلي سرمايه‌گذاران شخصي‬
‫بهمن فکور‬
‫• سرمايه‌گذاران مخاطره‌پذير‬
‫سرمايه‌گذاران مخاطره‌پذير‪ ،‬در واقع‬
‫تأمين‌كنندگان مالي متخصصي هستند‬
‫كه انتظار برگشت‌هاي بسيار بااليي براي‬
‫سرمايه‌گذاري خود دارند‪ .‬معموالً اين‬
‫سرمايه‌گذاران معيارهاي مشخصي از قبيل‪:‬‬
‫موفقيت شركت در رسيدن به مرحلة خاصي‬
‫از توسعه‪ ،‬سابقه موفقيت قبلي مديران شركت‪،‬‬
‫داشتن پتانسيل حداقل برگشت مالي مورد‬
‫انتظار در شركت و فعاليت شركت در بازارهاي‬
‫خاص يا زمينه‌هاي فناوري خاص را براي‬
‫ارزيابي سرمايه‌گذاري خود استفاده مي‌كنند‪.‬‬
‫سرمايه‌گذاران مخاطره‌پذير عالقه‌مند به‬
‫دخالت مستقيم در مديريت شركت نيستند‬
‫ولي با فراهم كردن اطالعات مورد نياز‪ ،‬شركت‬
‫را ياري مي‌كنند [‪.]6‬‬
‫در شرايط فعلي بايد گفت در بازار مالي‬
‫ايران هنوز سرمايه‌گذاران مخاطره‌پذير واقعي‬
‫حضوري ندارند‪ .‬اگر چه به لحاظ اهميتي كه‬
‫اين‌گونه سرمايه‌گذاري در توسعه نوآوري و‬
‫كارآفريني و به تبع آن رشد و توسعه اقتصادي‬
‫كشور دارد‪ ،‬سياست‌گذاران عالقه‌مند به‬
‫شكل‌گيري اين نوع سرمايه‌گذاري بوده و حتي‬
‫در صدد تأسيس صندوق‌هايي برآمده‌اند كه‬
‫خالء ناشي از كمبود اين نوع سرمايه‌گذاران‬
‫را پر نمايد‪.‬‬
‫الگوي نحوه تخصيص سهام شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي بين بازيگران اصلي آن‬
‫در هنگام تشکيل شرکت دانشگاهي ممکن‬
‫است بر حسب الزام احتمالي مقررات مؤسسه‬
‫دانشگاهي و پژوهشي يا الزامي که اقتضاي‬
‫شرايط براي بنيان‌گذاران علمي پيش مي‌آورد‪،‬‬
‫ي مختلفي براي ترکيب مؤسسين و‬
‫الگوها ‌‬
‫سهام‌داران اوليه شركت دانشگاهي و ترتيب‬
‫اضافه شدن آنها به شركت مطرح گردد‪.‬‬
‫يکي از الگوهايي که در بعضي از‬
‫دانشگاه‌هاي انگليس نيز رايج است از اين‬
‫قرار است‪ :‬تشکيل دهندگان اوليه شرکت‬
‫بنيان‌گذاران علمي و مؤسسه دانشگاهي‬
‫هستند‪ .‬بنابراين سهام اوليه شرکت نيز بين‬
‫آنها تقسيم مي‌گردد‪ .‬تقسيم سهم بين اين‬
‫دو طرف بر اساس معيارهاي ميزان مشاركت‬
‫فعلي و آينده آنها انجام مي‌گيرد‪ .‬بعضي از‬
‫دانشگاه‌هاي انگليس از نسبت مشخصي براي‬
‫تقسيم سهام اوليه بين مؤسسه دانشگاهي و‬
‫بنيان‌گذاران علمي استفاده مي‌كنند مث ً‬
‫ال‬
‫دانشگاه آكسفورد از نسبت ‪ ، %50‬دانشگاه‌هاي‬
‫ليدز‪ ،‬شيفلد و يورك از نسبت ‪ %60‬مؤسسه‬
‫دانشگاهي و ‪ %40‬بنيان‌گذاران علمي استفاده‬
‫مي‌كنند‪ ،‬با اين حال مقررات دانشگاه يورك‬
‫در اين مورد توضيح مي‌دهد كه اين نسبت‬
‫يك نقطه شروع اوليه است و با جهت‌گيري‬
‫افزايش انگيزه اعضاي دانشگاهي براي مشاركت‬
‫فعال‌تر در فعاليت تجاري‌سازي اتخاذ شده و‬
‫عم ً‬
‫ال معيارهاي تقسيم سهام در هر مورد لحاظ‬
‫شده و در عمل اين نسبت‌ها افزايش يا كاهش‬
‫مي‌يابند [‪.]5‬‬
‫در اين سناريو مدير بيروني و سرمايه‌گذار در‬
‫مراحل بعدي با دريافت بخشي از سهام‪ ،‬جزو‬
‫سهام‌داران شرکت مي‌شوند‪ .‬در جدول ‪ 4‬به‬
‫عنوان نمونه‪ ،‬ترکيب سهامداران اوليه شرکت‬
‫و نحوه اضافه شدن سرمايه‌گذار و مدير بيروني‬
‫به جمع سهام‌داران و نحوه رقيق شدن سهام‬
‫مشخص شده است‪ .‬توافق بر روي ميزان سهم‬
‫هر يك از بازيگران شركت كار دشواري است و‬
‫نيازمند صبر و تحمل و چند دور مذاكره بين‬
‫آنها است [‪.]4‬‬
‫الگوي تخصيص سهام ديگري که براي‬
‫تركيب سهام‌داران اوليه و ترتيب ورود آنها‬
‫به شركت دانشگاهي مي‌تواند مطرح شود‪،‬‬
‫از طرف گروه حقوق ‌‬
‫ي هاتچيسون‪ ]8[ 1‬بر‬
‫اساس روال عمل دانشگاه‌هاي آمريکايي ارائه‬
‫شده است‪ .‬در اين الگو مؤسسان اوليه شرکت‬
‫بنيان‌گذاران علمي و مديران بيروني هستند و‬
‫سهام اوليه بين آنها تقسيم مي‌گردد‪ .‬انتخاب‬
‫تعداد كل سهام در اين مرحله اختياري است‪،‬‬
‫ولي معموالً كل سهام به دو تا ده ميليون سهم‬
‫تقسيم مي‌گردد‪.‬‬
‫مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي به عنوان مالك‬
‫اصلي فناوري در ازاي واگذاري حقوق فناوري‬
‫)‪1. Hutchison Law Group (2010‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫‪.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫دريافت سهام قابل توجه از اين شركت‌ها در‬
‫قبال سرمايه‌گذاري شخصي پر مخاطرة خود‬
‫در مراحل ابتدايي تشكيل اين شركت‌ها‬
‫است‪ .‬عموماً اين افراد عالقه‌مند به شركت در‬
‫ساختارهاي مديريتي شركت‌ها نيستند و آنچه‬
‫كه براي آنها اهميت دارد اطمينان از برگشت‬
‫مالي مناسب سرمايه‌گذاري انجام شده از طرف‬
‫آنها است‪.‬‬
‫جدول ‪ -4‬الگوي تخصيص سهام بين سهام‌داران [‪]4‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪Archive‬‬
‫‪of SID‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫‪9‬‬
‫‪Archive of SID‬‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪10‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫مبناي تشكيل شركت و ساير مشاركت‌هايي كه‬
‫ممكن است در تشكيل شركت داشته باشد‪،‬‬
‫با تملك بخشي از سهام شركت به سهام‌داران‬
‫شركت اضافه مي‌شود‪ .‬ميزان سهم متعلق‬
‫به مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي وابسته به‬
‫سياست‌هاي مؤسسه و ميزان مشاركت آن‬
‫در شكل‌گيري شركت خواهد بود‪ .‬همان‌طور‬
‫كه نتايج بررسي انجام شده از سطح مؤسسات‬
‫دانشگاهي نشان مي‌دهد عم ً‬
‫ال بسياري از‬
‫اين مؤسسات ترجيح مي‌دهند سهم آنها در‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي محدود و مث ً‬
‫ال تا ‪%10‬‬
‫باشد‪ .‬بعضي از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي‬
‫عالقه‌مند هستند كه ميزان سهم آنها تا دور‬
‫اول سرمايه‌گذاري يا مراحل خاصي از توسعه‬
‫شركت و رقيق‌سازي سهام حفظ شود‪ .‬براي‬
‫ن كار الزم است شركت تعهد نمايد ميزان‬
‫اي ‌‬
‫سهام بيشتري را براي مؤسسه دانشگاهي و‬
‫پژوهشي رزرو نمايد تا در رقيق‌سازي انجام‬
‫شده سهم مؤسسه ثابت بماند‪ .‬در جدول‪ 5‬نحوه‬
‫اضافه شدن مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي به‬
‫سهامداران مشخص شده است‪.‬‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي براي موفقيت در‬
‫مراحل رشد و توسعة خود نيازمند جذب‬
‫و نگهداري مديران‪ ،‬مشاوران و كاركنان با‬
‫كيفيت است‪ ،‬از طرف ديگر كمبود نقدينگي‬
‫كه از ويژگي‌هاي اصلي اين شركت‌ها است آنها‬
‫را وادار مي‌كند تا براي جبران محدوديت براي‬
‫پرداخت به افراد اشاره شده از تخصيص سهم‬
‫استفاده كنند‪ .‬براي اين كار بخشي از سهام‬
‫يا اختيار خريد سهام مي‌تواند به مديران‪،‬‬
‫مشاوران و كاركنان شركت واگذار شود‪ .‬البته‬
‫اين واگذاري سهام پس از گذشت يك دوره‬
‫حدود يك ساله و در طي ‪ 3‬تا ‪ 4‬سال بعد‬
‫صورت مي‌گيرد‪.‬‬
‫در بسياري از موارد و به ويژه با ترجيح‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫جدول ‪ -5‬الگوي تخصيص سهام بين سهام‌داران [‪]8‬‬
‫و درخواست سرمايه‌گذاران مخاطره‌پذير‪،‬‬
‫شرکت‌هاي تازه تأسيس بخشي از سهام خود‬
‫را ( در حدود ‪ 12‬تا ‪ 20‬درصد کل سهام‬
‫شرکت) به عنوان ذخيره سهام تشويقي براي‬
‫واگذاري به افراد کليدي ارشد که در آينده به‬
‫شرکت اضافه مي‌شوند‪ ،‬کنار مي‌گذارند‪ .‬ميزان‬
‫اين ذخيره‌سازي وابسته به پيش‌بيني موجود‬
‫از تعداد اينگونه مديران در آينده شرکت‬
‫است‪ .‬همان‌طور که جدول نشان مي‌دهد‪ ،‬کنار‬
‫گذاشتن اين ذخيره سهام نيز تأثير رقيق‌سازي‬
‫بر سهم ساير سهام داران دارد و بنابراين‬
‫نيازمند مذاکرات کافي بين آنها است‪.‬‬
‫با توجه به اينكه در مسير رشد و توسعه‬
‫شركت‌هاي دانشگاهي‪ ،‬نيازهاي مالي به سرعت‬
‫مطرح مي‌گردند‪ ،‬سرمايه‌گذاران مختلف شركاي‬
‫بعدي شركت هستند كه با سرمايه‌گذاري خود‬
‫به جمع سهام‌داران شركت اضافه مي‌شوند‪.‬‬
‫در الگوي مطرح شده در جدول‪ ،5‬به ترتيب‬
‫سرمايه‌گذاران شخصي و سرمايه‌گذاران‬
‫مخاطره‌پذير به تركيب سهام‌داران شركت‬
‫اضافه شده‌اند‪ .‬در واقع سرمايه‌گذاران با‬
‫خريد سهام شركت‪ ،‬عم ً‬
‫ال سهام شركت را نيز‬
‫ارزش‌گذاري كرده و مبنايي واقعي براي ارزش‬
‫سهام به دست مي‌دهند‪ .‬از طرف ديگر با توجه‬
‫به اينكه معموالً در هر دور سرمايه‌گذاري ارزش‬
‫سهام شركت افزايش مي‌يابد‪ ،‬علي‌رغم كاهش‬
‫درصد نسبي سهم ساير سهام‌داران‪ ،‬ارزش‬
‫سهام آنها افزايش مي‌يابد‪.‬‬
‫در طول زمان با گسترش و توسعه شركت‪،‬‬
‫در دوره‌هاي مكرر افزايش سرمايه و رقيق‬
‫شدن سهام سهام‌داران قبلي‪ ،‬ممكن است‬
‫سهام بنيان‌گذاران علمي به درصد‌هاي بسيار‬
‫كمي تقليل يابد و اگر آنها هنوز در شركت‬
‫فعال بوده و خدماتي را ارائه دهند‪ ،‬مي‌توانند‬
‫بخشي از دستمزد خود را به صورت اختيار‬
‫سهام شركت درخواست نمايند [‪.]8‬‬
‫جمع‌بندي‬
‫اهميت شرکت‌هاي دانشگاهي به عنوان‬
‫ساز و کار مهمي براي تجاري سازي نتايج‬
‫تحقيقات که تأثيرات اقتصادي قابل توجهی‬
‫را در ابعاد ناحيه‌اي و ملي به همراه دارد‪ ،‬به‬
‫تدريج براي دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشي‬
‫کشور آشکار مي‌شود ولي حرکت مؤثر در مسير‬
‫تشکيل اين شرکت‌ها نيازمند شناخت کافي از‬
‫مجموعه زيرساخت‌هاي مورد نياز آنها و فراهم‬
‫کردن اين زير ساخت‌ها مي‌باشد‪ .‬اين مقاله‬
‫تالش کرده است بر يکي از موضوعات مهمي‬
‫که هنگام تشکيل اين شرکت‌ها مؤسسات‬
‫دانشگاهي و پژوهشي با آن مواجه هستند‬
‫يعني "نحوه تخصيص سهام شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي بين مالكين آنها" تمرکز نمايد تا‬
‫بتواند چارچوب يا مبناي اوليه‌اي را براي اين‬
‫کار فراهم سازد‪ .‬با اين جهت‌گيري مقاله تالش‬
‫بهمن فکور‬
‫الف‪ -‬عوامل‪ ،‬منابع و فعاليت‌هاي مؤثر در‬
‫تخصيص سهم به هر يک از مالکين شرکت‬
‫دانشگاهی‪:‬‬
‫‪ -1‬انجام توسعه فناوري تا مرحلة تشكيل‬
‫شركت دانشگاهي؛‬
‫‪ -2‬مالكيت پتنت‌هاي ذيربط؛‬
‫‪ -3‬سرمايه‌گذاري براي ثبت و حفاظت از‬
‫دارايي‌هاي فكري مبنای تشكيل شركت؛‬
‫‪ -4‬ارزش فناوري و دارايي‌هاي فكري مبناي‬
‫تشكيل شركت؛‬
‫‪ -5‬ميزان سرمايه‌گذاري مؤسسه دانشگاهي در‬
‫فناوري قبل از مرحله واگذاري به شركت‬
‫دانشگاهي؛‬
‫‪ -6‬توليد ايده كسب و كار و تهيه طرح كسب‬
‫و كار؛‬
‫‪ -7‬رهبري و پيشبرد تأسيس شركت؛‬
‫‪ -8‬ميزان مخاطرة موجود در راه‌اندازي شركت؛‬
‫‪ -9‬سرمايه‌گذاري نقدي احتمالي مؤسسه‬
‫دانشگاهي در مرحله راه‌اندازي شركت؛‬
‫‪ -10‬فراهم كردن احتمالي زيرساخت‌هاي‬
‫مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي‪ ،‬از قبيل‪:‬‬
‫• در اختيار گذاشتن فضاي كار و آزمايشگاه‬
‫‪www.SID.ir‬‬
‫الف‪ -‬عوامل‪ ،‬منابع و فعاليت‌هاي مؤثر در‬
‫تخصيص سهم به هر يک از مالکين شرکت‬
‫دانشگاهی‪:‬‬
‫ب‪ -‬مالحظات مرتبط با نحوه تخصيص‬
‫سهام شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫• در مراحل اولية تشکيل شركت‌هاي‬
‫دانشگاهي‪ ،‬مبناي تخصيص سهام شركت بين‬
‫بازيگران اصلي آن‪ ،‬ميزان مشاركت و نقش هر‬
‫‪.......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................‬‬
‫کرده است نگاهي تحليلي به نحوه شکل‌گيري‬
‫مالکين شرکت‌هاي دانشگاهي در فرايند‬
‫تشکيل و توسعه آنها داشته و ضمن کندو کاو‬
‫براي به دست دادن عوامل مؤثر در ميزان سهم‬
‫مالکين بر اساس تجربيات دانشگاه‌هاي دارای‬
‫تجربه در تشکيل شرکت‌های دانشگاهی‪ ،‬در‬
‫نهايت مقررات رايج در ‪ 10‬دانشگاه معروف‬
‫در کشور‌هاي آمريکا‪ ،‬انگليس و کانادا را براي‬
‫مشخص کردن نحوه و ميزان سهام تخصيص‬
‫يافته بين مؤسسات دانشگاهي و مخترعين‬
‫فناوري را مورد بررسي قرار دهد‪ .‬يافته‌های‬
‫بررسي انجام شده در دو جمع‌بندی زير قابل‬
‫ارائه است‪:‬‬
‫به طور مجاني يا با هزينه‌هاي پايين؛‬
‫• دسترسي شركت به امكانات فني‪،‬‬
‫بخش‌هاي علمي ( پشتيباني فني) و امكانات‬
‫عمومي مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي‬
‫(تلفن‪ ،‬اينترنت‪ ،‬كتابخانه و‪)...‬‬
‫• كاهش هزينه‌هاي سربار تحقيق و توسعه‬
‫و مشاوره و ساير خدمات قراردادي شركت‪.‬‬
‫‪ -11‬فراهم كردن احتمالي پشتيباني‌هاي‬
‫عمومي مختلف از طرف موسسه دانشگاهي‬
‫و پژوهشي‪ ،‬از قبيل‪:‬‬
‫• پشتيباني تهيه طرح كسب و كار و افزايش‬
‫سرمايه؛‬
‫• خدمات مديريت و قرارداد‌هاي اجرايي؛‬
‫• بيمه؛‬
‫• خدمات كاركنان؛‬
‫• انجام امور دبيرخانه‌اي شركت؛‬
‫• فراهم كردن وام‌هاي مناسب (بدون بهره يا‬
‫ت كوتاه مدت)‬
‫با بازپرداخ ‌‬
‫‪ -12‬تخصيص وقت و تالش براي راه‌اندازي‬
‫شركت و تعهد مؤسسين براي تخصيص‬
‫زمان و تالش مورد نياز به شركت‬
‫دانشگاهي در آينده؛‬
‫‪ -13‬تأمين سرمايه مالي مورد نياز شركت در‬
‫مراحل مختلف توسعه؛‬
‫‪ -14‬اهميت مشاركت با مؤسسه دانشگاهي و‬
‫پژوهشي براي شركت و استفاده احتمالي از‬
‫نام مؤسسه‪.‬‬
‫طرف در شكل‌گيري و تأمين منابع مختلف‬
‫مورد نياز شركت است‪ .‬معيار‌هاي ارزيابي‬
‫نقش و مشاركت طرف‌هاي مختلف در بند الف‬
‫مشخص و ارائه شده است‪.‬‬
‫• در مراحل اوليه تشكيل شركت‪ ،‬برحسب‬
‫مقررات مؤسسه دانشگاهي‪ ،‬شرايط محيطي و‬
‫اقتضاي موقعيت هر فناوري خاص که مبناي‬
‫تشكيل شركت بوده است‪ ،‬ممكن است از‬
‫الگوهاي متفاوتي براي تخصيص سهام و‬
‫تركيب سهام‌داران‪ ،‬استفاده شود‪.‬‬
‫• مؤسسات دانشگاهي بر اساس سياست‌هاي‬
‫" دست اندر کار" يا " عدم دخالت" خود در‬
‫تشکيل شرکت‌هاي دانشگاهي مي‌توانند‬
‫سياست‌هاي مختلفي در قبال پذيرش يا عدم‬
‫پذيرش سهم از شرکت‌هاي تشکيل شده‬
‫داشته باشند‪.‬‬
‫• مبناي پذيرش سهم مؤسسات دانشگاهي‬
‫مي‌تواند واگذاری ليسانس فناوري مبنای‬
‫تشکيل شرکت‪ ،‬ساير مشارکت‌هاي احتمالي و‬
‫يا هردو باشد‪.‬‬
‫• مؤسسات دانشگاهي مي‌توانند ميزان‬
‫سهم پذيرفته شده از شرکت‌هاي دانشگاهي را‬
‫معادل ما به ازاي پرداخت اوليه ليسانس يا کل‬
‫مبلع ليسانس قرار دهند‪.‬‬
‫• موسسات دانشگاهي مي‌توانند براي ميزان‬
‫سهم خود از شرکت دانشگاهي سقف خاصي‬
‫را قائل شده و اجازه رقيق شدن سهام خود‬
‫در شرکت دانشگاهي را در طي زمان بدهند‬
‫يا ممانعت کنند‪.‬‬
‫• مؤسسات دانشگاهي بر اساس سياست‌هاي‬
‫ميزان دست اندرکاری خود در شرکت‪ ،‬نحوه‬
‫سهامداري و ميزان سهام خود در شرکت‬
‫دانشگاهي مي‌توانند نماينده يا ناظری در‬
‫هيأت مديره شرکت دانشگاهي داشته باشند‪.‬‬
‫• مؤسسات دانشگاهي مي‌توانند الزامات‬
‫رشد فناوري‪ ،‬فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬
‫سال دهم‪ ،‬شماره ‪ ،37‬زمستان ‪1392‬‬
‫‪Archive‬‬
‫‪of SID‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫‪11‬‬
‫نحوه تخصيص سهام شرکت‌هاي دانشگاهي بين مالکين آنها‬
‫بهمن فکور‬
‫منابع‬
‫ شناخت شرکت‌هاي انشعابي‬،‫ بهمن‬،‫ فکور‬.1
،‫ فصلنامه رشد فناوري‬،‫دانشگاهي و انواع آنها‬
.1388 ‫ پاييز‬،20 ‫ شماره‬،‫سال پنجم‬
2. Landstrom, H. Crijns, H. Laveren,
E. Smallbone, D." Entrepreneurship,
sustainable growth and performance:
frontiers in European entrepreneurship
research" Edward Elgar Publishing,
UK. P272 , 2008.
3. Wilson,C. Boehmer, Mark L. Bojar,
Jeffrey A. Kristin M. Sprinkle David
N. Allen and Tom Smerdon "Starting
a start-up Successfully Managingthe Dynamics of a New Company"
University of Colorado. Available at:
http://www.colorado.edu/, 2010.
4. University of Oxford, "Starting A
Spinout Company" Isis Innovation Ltd,
the Technology Transfer Company of
the University of Oxford, 2007.
5. The University of York, "Regulation
12: Intellectual Property" Academic
Support Office. Available at: http://
www.york.ac.uk/ 2010.
6. Rowland, C. "Spin-out Companies-A
Researcher’s Guide" The University
of Manchester Intellectual Property
Limited and Ever shed LLP, 2003.
7. Bruce, C. "Issues today in
commercialization of inventions from
N. A. Universities: Best Practices and
new approaches?" UBC UniversityIndustry Liaison Office NTU, 2006.
8. Hutchison Law Group "University
Spinout Founder's Handbook", 2010.
9. Brown, A. Soderstrom, J." Creating
and Developing Spinouts: Experiences
from Yale University and Beyond" In
Intellectual Property Management in
Health and Agricultural Innovation: A
Handbook of Best Practices (Eds. A
Krattiger, RT Mahoney, L Nelsen, et
al.). MIHR: Oxford, U.K., and PIPRA:
Davis, U.S.A., 2007.
10. Harvard University "Procedures for
Acceptance, Management and Sale of
License-Derived Stock" Available at:
http://www.techtransfer.harvard.edu/,
1997.
11. Massachusetts Institute of Technology
(MIT) "The MIT Inventor’s Guide to
Startups"
Available at: http://web.mit.edu/tlo/
www/, 2010.
12. Massachusetts Institute of Technology
(MIT) "Guide to the Ownership,
‫قانوني مختلفي نظير "رعايت مقررات تعارض‬
‫منافع" يا "عدم تعلق سهم يا عايدي به اعضاي‬
‫علمي سهام‌دار شرکت دانشگاهي از سهام‬
‫متعلقه به مؤسسه دانشگاهي" را در کنار‬
‫مقررات تسهيم سهام شرکت‌هاي دانشگاهي‬
.‫داشته باشند‬
ً
‫• مؤسسات دانشگاهي معموال براي مديريت‬
‫امور سهام خود در شرکت‌هاي دانشگاهي از‬
‫شرکت وابسته به مؤسسه دانشگاهي يا بخش‬
.‫زير مجموعه دانشگاهي استفاده مي‌کنند‬
‫• در مجموع معموالً مؤسسات دانشگاهي‬
‫سهام محدودي را از شركت‌هاي دانشگاهي‬
.‫اختيار مي‌كنند‬
،‫• بنيان‌گذاران علمي شركت‌هاي دانشگاهي‬
‫اگرچه در مراحل اوليه تشكيل شركت ممكن‬
‫است درصد بااليي از سهام شركت را مالك‬
‫ ولي به مرور زمان و با افزايش دور‌هاي‬،‫شوند‬
‫ سهام آنها تقليل يافته و‬،‫سرمايه‌گذاري شركت‬
.‫به درصد بسيار پاييني مي‌رسد‬
12
www.SID.ir
....................................................
Distribution
and
Commercial
Development of M.I.T. Technology"
Available at: http://web.mit.edu/tlo/,
2010.
13. Georgia Institute of Technology
"Startup Manual Formation to FundingAn Inventors guide " Available at:
http://www.gatech.edu/, 2010.
14. University of Texas at Dallas
"Intellectual Property Policy - 79III.27-36" Available at: http://www.
utsystem.edu/, 2010.
15. University of Texas at Dallas
"Intellectual Property Handbook"
Available at: http://www.utsystem.edu/,
2008.
16. University of Texas at Dallas "Rule:
90103-Equity Interests" Available at:
http://www.utsystem.edu/ , 2007.
17. University of California "Operating
Guidance No. 97-06" Available at:
http://www.universityofcalifornia.edu/,
1997.
18. University of California (2007)
"Guidelines for Faculty Inventors
Involved with Start-Up" Available at:
http://www.universityofcalifornia.edu/
University of Leicester "Financial
Regulations- Appendix F: Spin-out
Company
Formation-University
Policy" Finance Office. Available at:
http://www2.le.ac.uk, 2010.
19. University of British Columbia "Policy
No.:105-Acceptance, Management and
Sale of Technology Licensing Equity"
Available at: http://www.ubc.ca/, 2000.
20. University of British Columbia
"Guidelines for Investion" Available
at: http://www.uilo.ubc.ca/licensing/
investment/guidelines.html, 2011.
21. University of Bristol "Research &
Enterprise Development" Available at:
http://www.bristol.ac.uk/red/, 2010.
22. Heriot Watt University "HW Spin out
Policy -REGULATION 42" Available
at: http://www.hw.ac.uk/
23. Heriot Watt University "The
University Policy on Intellectual
Property, Confidential Information
and Commercialization" Available at:
http://www.hw.ac.uk/ , 2008.
24. Read, C. " Survey of Intellectual
Property Commercialization in the
Higher Education Sector" Science,
Innovation and Electronic Information
Division (SIEID), Catalogue no.
88F0006XIE — No. 018, Statistics
Canada, 2003.
‫ فصلنامه تخصصي پارک‌ها و مراکز رشد‬،‫رشد فناوري‬
1392 ‫ زمستان‬،37 ‫ شماره‬،‫سال دهم‬
Archive of SID