Archive of SID رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي بين مالكين آنها � بهمن فکور سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران [email protected] تاريخ دريافت92/02/17 : تاريخ پذيرش92/08/25 : چکیده مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور در رويكرد به تجاريسازي نتايج تحقيقات ،در ابتداي تجربه تشكيل شركتهاي دانشگاهي هستند .تصويب قانون "حمايت از شركتها و مؤسسات دانشبنيان و تجاريسازي نوآوريها و اختراعات" در سال 1389در مجلس شوراي اسالمي و متعاقب آن تصويب آييننامههاي اجرايي آن ،فرصت مناسبي را براي تشكيل اين شركتها در مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور فراهم ساخته است .اما اين مؤسسات نيازمند تكميل ظرفيتهاي زيرساختي خود از جمله قوانين و مقررات مورد نياز براي تشكيل اين شركتها ميباشند .يكي از مهمترين اين مقررات ،مقررات نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي 1بين مالكين اصلي آنها است که اين مالکين معموالً مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي ،اعضاي علمي اين مؤسسات ،سرمايهگذاران و افراد بيروني هستند .تقسيم سهام بين اين شرکاء به نحوی كه مورد رضايت همة طرفها باشد ،عم ً ال ميتواند به چالشي براي مسئولين مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي در مسير تشكيل شركتهاي دانشگاهي تبديل شود .اين مقاله ابتدا با تحليل بنيانگذاران و ساير شرکايي که به تدريج و در مسير رشد شركتهاي دانشگاهي به آنها اضافه ميشوند ،سهامداران اين شرکتها را شناسايي و تعريف ميکند .سپس عوامل تأثيرگذار بر ميزان سهم هر يک از سهامداران را مورد شناسايي قرار ميدهد و در نهايت نحوه تخصيص سهام بين مالکين اين شرکتها را مورد بررسی قرار ميدهد .هدف نهايي مقاله به دست دادن چارچوبي از مالحظات مرتبط با نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي ميباشد .براي دستيابی به اين هدف 10 ،دانشگاه صاحب تجربه و پيشرو در تشكيل شركتهاي دانشگاهي در آمريكا و انگليس و مقررات ذيربط آنها مورد بررسی قرار گرفتهاند. واژگان كليدي شرکتهاي دانشگاهي ،تجاريسازي نتايج تحقيقات ،تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي. مقدمه ل مهمي كه در مورد شركتهاي سؤا دانشگاهي مطرح است ،اين است كه تشكيلدهندگان يا بنيانگذاران اين شركتها چه كساني هستند؟ پاسخ اين سوال را تعريف شركتهاي دانشگاهي ميتواند روشن كند. پژوهشهاي انجام شده در اين زمينه نشان ميدهد ،تعريف جامع و مورد اتفاق نظر همة صاحبنظران و پژوهشگران اين زمينه وجود ندارد و يا انواع مختلفي از اين شرکتها مطرح هستند .با اين حال ميتوان در پژوهشهاي انجام شده ،گرايش غالب را در تعريف اين 2 -1شرکتهای دانشگاهی به عنوان معادل فارسی University Spin-offsاستفاده شده است اگرچه مؤسسات والد آنها میتوانند پژوهشی باشند. .................................................... www.SID.ir شركتها جستجو نمود .در يک تعريف رسمي از شرکتهاي دانشگاهي [ ]1چند عنصر اساسي زير قابل تشخيص هستند: -1شركتهاي دانشگاهي شركتهاي نوبنيادي هستند که از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي نشأت ميگيرند. -2اين شركتها بر مبناي دانش ،نتايج تحقيقات يا فناوري توسعهيافته در محيط مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي و جهت تجاريسازي آنها تأسيس ميشوند. -3در تشكيل اين شركتها از اعضاي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كه در توسعه دانش يا فناوري مربوطه دخالت داشتهاند شركت دارند. -4مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي والد ممكن است در اين شركتها به لحاظ در اختيار گذاشتن دارايي فكري يا سهم از سرمايهگذاري و يا ساير حمايتها دخالت فعال داشته و سهيم باشند. تعريف رسمي فوق تركيب حداقلي تشكيل دهندگان شركتهاي دانشگاهي را شامل اعضاي دانشگاهي و پژوهشي مخترع و توسعه دهنده فناوري مبناي تشكيل شركت و خود مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي والد ميشناسد. بهمن فکور مبناي تقسيم سهام بين بازيگران اصلي شركتهاي دانشگاهي روشن است كه سهامداران هر شركتي مالكين آن هستند و در مقاطع زماني مختلف مجموع سهام سهامداران شركت %100 سهام آن را تشكيل ميدهد .به مرور زمان كه شركت توسعه مييابد تغييراتي در سهامداران شركتها و ميزان سهام آنها روي ميدهد .به عبارت ديگر ممكن است سهام جديدي صادر شود و يا بعضي از سهامداران سهام خود را منتقل نمايند ولي در هر صورت مجموع سهام سهامداران هر شركتي %100سهام آن شركت خواهد بود. در شركتهاي دانشگاهي نيز تغييرات در سهامداران و ميزان سهم هريك از آنها خصوصاً در مراحل مشخصي از فرايند توسعة شركت طبيعي خواهد بود .اما سؤال اصلي و مهم اين است كه از آغاز تشكيل شركت دانشگاهي و در فرايند توسعه آن سهام شركت چگونه بين مؤسسان و نقش داران اصلي شركت تخصيص مييابد؟ جستجو براي يافتن پژوهشهاي انجام شده قبلي در اين زمينه و يا منابع علمي كه به پاسخ اين سؤال پرداخته باشند ،نتيجهاي به همراه نداشت و ناگزير جهت يافتن پاسخ به سؤال فوق ،مراجعه به مقررات و شيوه عمل مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي داراي تجربه در تشکيل شرکتهاي دانشگاهي جهت آشنايي با روش عمل آنها در اين مورد تنها راه حل ممكن به نظر ميرسيد .بنابراين تالش براي يافتن پاسخ به سؤال اساسي اشاره شده مستقيماً بر اساس مطالعه و بررسي روشهاي مورد استفاده در اين مؤسسات صورت گرفته است. نتايج بررسي نشان ميدهد در تعيين نحوه تخصيص سهام شركت دانشگاهي بين مؤسسان و ساير نقشداران آن ،قائده و قانون و يا دستورالعمل واحدي وجود ندارد .چرا كه در هر شركتي بر حسب مورد ،مؤسسان و نقشداران مختلف آن تأثيرگذاريهاي متفاوتي در انجام اختراع و توسعه فناوري مبناي تشكيل شركت و نيز تبديل آن به يك كسب و كار و تأمين منابع مختلف مورد نياز آن دارند .آنچه كه در اين مسير اهميت دارد شناسايي دقيق عوامل و منابع مختلف مؤثر در تشكيل و ايجاد ارزش در شركت و همچنين تعيين نقش هر يك از بنيانگذاران و ساير بازيگران اصلي شركت در تأمين و فراهم كردن اين عوامل و منابع است. براي تعيين و مشخص كردن عوامل ،منابع و فعاليتهاي مؤثر در تشكيل هر شركت دانشگاهي ،الزم است هم با نگاهي به گذشته، مجموعة عوامل مختلفي كه منجر به فراهم شدن مرحلة تشكيل شركت شدهاند شناسايي شوند و هم با نگاهي به آينده مجموعة عوامل و فعاليتهايي كه منجر به توسعه و تجاري شدن 1. Landstrom,H. Crijns,H. Laveren.E )Smallbone,D (2008 www.SID.ir ....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................... برحسب نيازهاي مختلف شركت تازه تأسيس و در مراحل رشد و توسعه شركت ،افراد و نهادهاي ديگري نيز ميتوانند به اين تركيب اضافه شوند. 1 هانزالندستروم و ديگران [ ]2در مواردي كه تشكيل شركت با مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي و مخترعين آن شروع ميشود ،ساير بازيگران اصلي شركت و نقش آنها را بر اساس پژوهشهاي قبلي به شرح جدول 1معرفي ميکنند .بايد توجه داشت كه در فرايند تشكيل شركت دانشگاهي ،مدير كارآفرين و سرمايهگذار بر حسب اقتضاي شرايط ،به تدريج زماني به شركت اضافه ميشوند و لزوماً فراهم بودن هر چهار بازيگر اشاره شده در نقطه آغازين تشكيل شركت ضروري نخواهد بود. شركتهاي دانشگاهي تشكيل شده در مؤسسات دانشگاهي و مؤسسات پژوهشي غالباً يك شركت خصوصي خواهند بود و با توجه به محدوديتهاي قانوني موجود در كشور براي تشكيل شركتهاي دولتي در دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي ،در صورت تشكيل اين شركتها در بخش دانشگاهي كشور ،لزوماً بايد در چارچوب يك شركت خصوصي اداره شده و سهم بخش دانشگاهي در آنها کمتر از %50 باشد .بنابراين شركتهاي دانشگاهي تشكيل شده از نظر قانوني شخصيت حقوقي مستقل از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي والد خود داشته و در چارچوب شركتهاي سهامي خاص مالكيت آنها در دست سهامداران شركت خواهد بود. جدول -1نقشداران اصلي و نقش اوليه آنها در فرايند تشکيل شرکتهاي دانشگاهي []2 رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 Archive of SID نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها 3 Archive of SID رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 4 نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور فناوري مبناي شركت و موفقيت طرح كسب و كار شركت در چند سال اول آن خواهند شد مورد برآورد قرار گيرند. شاخصهاي زير از جمعبندي عوامل مورد استفاده براي اين منظور در مؤسسات دانشگاهي مورد مطالعه شامل :دانشگاه كلرادو از آمريكا ،]3[ 1دانشگاه آكسفورد]4[ 2 ،دانشگاه يورك ]5[ 3و دانشگاه منچستر از انگليس ]6[ 4و دانشگاه بريتيش كلمبيا 5از كانادا [ ]7حاصل شده است: -1توسعه فناوري تا مرحلة تشكيل شركت دانشگاهي؛ -2مالكيت پتنتهاي ذيربط؛ -3سرمايهگذاري براي ثبت و حفاظت از داراييهاي فكري؛ -4ارزش فناوري و داراييهاي فكري مبناي تشكيل شركت؛ -5ميزان سرمايهگذاري مؤسسه دانشگاهي در فناوري قبل از مرحله واگذاري به شركت دانشگاهي؛ -6توليد ايده كسب و كار و تهية طرح كسب و كار؛ -7رهبري و پيشبرد تأسيس شركت؛ -8ميزان مخاطره موجود در راهاندازي شركت؛ -9سرمايهگذاري نقدي احتمالي مؤسسه دانشگاهي در مرحلة راهاندازي شركت؛ -10فراهم كردن احتمالي زيرساختهاي مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي ،از قبيل: • در اختيار گذاشتن فضاي كار و آزمايشگاه به طور مجاني يا با هزينههاي پايين؛ • دسترسي شركت به امكانات فني، بخشهاي علمي (پشتيباني فني) و امكانات عمومي مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي (تلفن ،اينترنت ،كتابخانه و )...؛ • كاهش هزينههاي سربار تحقيق و توسعه .................................................... www.SID.ir و مشاوره و ساير خدمات قراردادي شركت. -11فراهم كردن احتمالي پشتيبانيهاي عمومي مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي از قبيل: • پشتيباني تهيه طرح كسب و كار و افزايش سرمايه؛ • خدمات مديريت و قراردادهاي اجرايي؛ • بيمه؛ • خدمات كاركنان؛ • انجام امور دبيرخانهاي شركت؛ • فراهم كردن وامهاي مناسب (بدون بهره يا ت كوتاه مدت). با بازپرداخ -12تخصيص وقت و تالش براي راهاندازي شركت و تعهد مؤسسان براي تخصيص زمان و تالش مورد نياز به شركت دانشگاهي در آينده؛ -13تأمين سرمايه مالي مورد نياز شركت در مراحل مختلف توسعه؛ -14اهميت مشاركت با مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي براي شركت و استفاده احتمالي از نام مؤسسه. اين امكان را فراهم ميسازد كه سهام باقي مانده را بين طرفهاي ديگري كه پيشبيني ميشود در شركت درگير خواهند شد تقسيم كنند و در نهايت سهامداران شركت شامل بنيانگذاران ،مديران كليدي ،سرمايهگذاران و كاركنان آن گردند .اين روش مستلزم آن است كه بنيانگذاران علمي نگرش واقعبينانهاي به ارزشي كه آنها در شركت ايجاد ميكنند داشته و انتظار تخصيص بيتناسبي از سهام بنيانگذاران شركت را به خود نداشته باشند تا امكان تخصيص مناسبي از سهام براي ساير طرفهايي كه حضور آنها براي موفقيت شركت ضروري و حياتي است فراهم شود .مث ً ال اگر يكي از بنيانگذاران علمي تمايل دارد بيشتر در مؤسسه دانشگاهي باقي بماند و به طور دورهاي به عنوان مشاور علمي در خدمت شركت جديد باشد ،اين فرد بايد انتظار دريافت سهام به مراتب كمتري از همكار دانشگاهي خود كه قصد ترك چند سالة دانشگاه به منظور توسعه فناوري جديد در شركت دانشگاهي تازه تأسيس را دارد داشته باشد .براي رسيدن به توافق در مورد ميزان سهام بنيانگذاران علمي، داشتن مذاكره كافي در مورد ميزان تعهد آنها به ايجاد ارزش در شركت و زمانگذاري هركدام از آنها در شركت ضروري است .به نحوي كه نهايتاً تقسيم سهام توافق شده انعكاس دهنده خوبي از مشاركت همه طرفهاي درگير در شركت باشد]3[ . معموالً بنيانگذاران علمي سهم قابل توجهي را از شركت دانشگاهي بابت مشاركتي كه در سالهاي اوليه شركت خواهند داشت دريافت ميكنند .حال اگر يكي از آنها زودتر شركت را رها سازد ،پرداخت سهام توافق شده به وي در مقايسه با سايرين كه درگير در شركت هستند و به حضور و تالش خود در شركت ادامه )4. Rowland, C. (2003 )5. Bruce, C. (2006 )1. Wilson, C. et all. (2010 )2. University of Oxford (2007 )3. The University of York ( 2010 سهام متعلق به بنيانگذاران علمي توافق در مورد سهم مالكيت تشكيل دهندگان شركت دانشگاهي ،تا حد زيادي ن آنها را براي ت بي نقشها و تقسيم مسئولي ادامه كار شركت معين ساخته و از طرفي تركيب سهم مالكيت مناسب براي موفقيت شركت در اهداف آن را مشخص ميسازد. يكي از رويكردهاي ممكن براي اين كار اين است كه بيشتر سهام در شركت حفظ شده و به هر كدام از بنيانگذاران بر اساس تركيبي از وقتگذاري آنها در شركت و نقش آنها در تأمين معيارهاي مشخص شده ،درصد معيني تخصيص يابد .اين روش براي بنيانگذاران بهمن فکور سهام متعلق به مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي (يا شركتهاي وابسته به آنها در امور تجاريسازي مؤسسه) يكي ديگر از مشاركت كنندگان مهم در شركتهاي دانشگاهي هستند .به ويژه در مراحل ابتدايي تأسيس اين شركتها ،منابع مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي به عنوان سكوي پرتاب شركت عمل ميكنند .روشن است كه اين مؤسسات در ازاي واگذاري حقوق فناوري مبناي تأسيس شركت به شركتهاي دانشگاهي و يا ساير مشاركتهاي احتمالي مختلفي كه در تأسيس اين شركتها دارند بخشي از سهام آنها را مالك ميشوند .اما ميزان اين سهم با توجه به نقشهاي متفاوت مؤسسات مختلف در تشكيل شركت و اساساً سياستهاي اين مؤسسات در گرفتن و ادارة سهام بسيار متفاوت است .اساساً مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي در رويكرد به تشكيل شركتهاي دانشگاهي ميتوانند سياست "دستاندركار "2يا سياست "عدم دخالت "3را 4 در قبال شكلگيري اين شركتها اتخاذ كنند [ .]9در سياست "دستاندركار" ،مؤسسه www.SID.ir 3. Hands- of )4. Brown, A. Soderstrom, J. (2007 )1. . Hutchison Law Group (2010 2. Hands- on بررسي شيوه عمل مؤسسات دانشگاهي داراي تجربه تشکيل شرکتهاي دانشگاهي در مورد نحوه و ميزان سهيم شدن آنها در شركتهاي دانشگاهي ....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................... ميدهند ،منصفانه نخواهد بود .براي جلوگيري از بروز اين مشكل سهام بنيانگذاران علمي در طول زمان به آنها اعطاء ميشود و اگر يكي از آنها در طول دورة تخصيص سهام شركت را ترك كند ،مابقي سهامي كه به وي واگذار نشده است ،به شركت عودت مييابد .معموالً سهام بنيانگذاران علمي در طول سه يا چهار سال به آنها واگذار ميشود و براساس ميزان مشاركتهاي قبلي آنها در تشكيل شركت، حدود 10تا %25سهام متعلق به آنها در وهلة اول به اين افراد واگذار ميشود]8[ . مشاركت بسيار فعالي را در شكلگيري شركت دانشگاهي دارد و پشتيبانيهاي وسيعي را در اين مسير از خود نشان ميدهد. نمونهاي از اين پشتيبانيها همانطور كه در معيارهاي تقسيم سهام شركت اشاره شد شامل :تهيه طرح كسب و كار شركت ،فراهم كردن زيرساختهاي مختلف فني يا عمومي براي شركت ،دخالت در انتخاب و بكارگيري مديران مورد نياز شركت ،راهنمايي و ارائه مشاوره براي تأمين سرمايه ،همكاري در انعقاد قراردادهاي مالي و حتي انجام مديريت موقت بر اين شركتها يا سرمايهگذاري در آنها را شامل ميشود .روشن است كه چنين سياستي بازدهي بيشتري را در تشكيل شركتهاي دانشگاهي به همراه دارد .بسياري از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كه از چنين سياستي در قبال شركتهاي دانشگاهي برخوردارند، با تشكيل شركتي به عنوان نهاد واسط تجاريسازي كه متعلق به مؤسسه دانشگاهي است فعاليتهاي تجاريسازي خود را به طور تخصصيتر و با آزادي عمل بيشتري به لحاظ بوركراسي اداري پيش ميبرند و در ساير زمينههاي تجاريسازي نيز موفقتر هستند. در سياست "عدم دخالت" ،مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي دخالت و نقش مؤثري در شكلگيري شركتهاي دانشگاهي ندارند و بنابراين ساير بازيگران شركت از قبيل بنيانگذاران علمي شركت ،مديران اجرايي و يا سرمايهگذاران آن توسعه راهبردي شركت و تأمين نيازهاي مختلف آن را به عهده دارند. براي بررسي شيوة عمل مؤسسات دانشگاهي در ارتباط با نحوه و ميزان سهيم شدن آنها در شركتهاي دانشگاهي ،تعدادي از اين مؤسسات در ساير کشورها كه در زمينه تشكيل شركتهاي دانشگاهي فعال هستند انتخاب و با مراجعه به مقررات آنها در وبگاه اين مؤسسات ،شيوههاي اجرايي آنها مورد مطالعه قرار گرفتند .مؤسسات انتخاب شده عبارتند از :دانشگا ه هاروارد ،انستيتو تكنولوژي ماساچوست ،دانشگاه كلرادو ،انستيتو تكنولوژي جورجيا ،دانشگاه تگزاس و دانشگاه كاليفرنيا از آمريكا ،دانشگاه بريتيش كلمبيا از كانادا ،دانشگاه آكسفورد ،دانشگاه هريوت وات و دانشگاه بريستول از انگليس .نتايج بررسي انجام شده در جدول 2ارائه شده است. يافتههاي بررسي نشان ميدهد مؤسسات دانشگاهي مورد مطالعه سياستها و روال عملهاي متفاوتي را دارا هستند .در بيشتر موارد پذيرش سهم از شركتهاي دانشگاهي تنها در قبال مبلغ اوليه ليسانس فناوري واگذار شده از مؤسسه دانشگاهي به اين شركتها و با سياست جبران كمبود نقدينگي شركتها در اوان تأسيس آنها است ،اگرچه اين مؤسسات با قبول مخاطرة ذاتي سهام شركتهاي تازه تأسيس ،خود را در معرض عوايد بالقوه بيشتري در آينده قرار ميدهند. در مواردي كه مؤسسه دانشگاهي رويكرد "دستاندركار" را در قبال شركتهاي دانشگاهي دارد ،امكان دارد به ازاي نقشي كه در شكلگيري شركت دارد نيز سهامي را از شركت دانشگاهي مالك شود و معموالً در اين موارد با توجه به اينكه سهم نسبي مؤسسه دانشگاهي افزايش مييابد ،مؤسسه در تركيب هيأت مديره شركت نيز عضويت دارد اما در رويكرد "عدم دخالت" ،مؤسسه بيشتر سياستي رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 Archive of SID نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها 5 Archive of SID رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 6 .................................................... www.SID.ir نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور جدول -2سياستهاي مختلف مؤسسات دانشگاهي در مورد نگهداري سهم در شركتهاي دانشگاهي بهمن فکور سهام متعلق به مديران بيروني يكي از شاخصههاي مهم و اساسي براي ارزيابي احتمال موفقيت شركتهاي دانشگاهي تأسيس شده ،تواناييها و قابليتهاي مديريتي مديران اين شركتها است .عالوه www.SID.ir بر سرمايهگذاران كه در ارزيابيهاي خود براي سرمايهگذاري در اين شركتها به اين عامل بسيار اهميت ميدهند ،بسياري از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي نيز در ارزيابيهاي اوليه خود براي صدور مجوز تشكيل شركت دانشگاهي ،اين معيار مهم يعني تواناييها و قابليتهاي مديريتي مديران و مؤسسان شركت را مورد توجه خود دارند .پژوهشهاي ميداني مختلفي تأثير اين عامل بر موفقيت شركتهاي دانشگاهي را نشان ميدهد .در بسياري از موارد اعضاي علمي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كه بنيانگذاران علمي شركت دانشگاهي هستند ،با توجه به ويژگيهاي فرهنگي خود از تواناييهاي كافي براي حضور موفق در محيط پر تالطم تجارت و اقتصاد به عنوان مديران تجاري اين شركتها برخوردار نيستند ،در چنين شرايطي ضرورت بكارگيري مدير يا مديران با تجربه و كارآفرين بيروني در فرايند تشكيل و تكوين شركتهاي دانشگاهي مطرح ميگردد. اين افراد غالباً در زمينه فناوري شركت سابقه داشته و بايد نه تنها توانايي ارتباط و درك مخترعان و بنيانگذاران علمي شركت را داشته باشند بلكه از توانايي تفكر راهبردي و فني و عملكرد كارآفرينانه برخوردار باشند. ويژگيهاي مورد انتظار از اين مديران عبارتند از]9[ : • داشتن سابقه قبلي موفق در مديريت شركتهاي مشابه؛ • شناخت ،قبول و مديريت مخاطرات؛ • داشتن شناخت كافي از اختراع و يافتههاي علمي و فرايند توسعه آنها؛ • توانايي حضور موفق در محيطهاي دانشگاهي و تجاري؛ • داشتن انتظارات واقعبينانه و سازگار با دانشگاه و سرمايهگذاران؛ • داشتن ديدگاههاي كارآفرينانه. از طرف ديگر انتظار ميرود مديركارآفرين يا مديران ارشد شركت دانشگاهي وظايف زير را در شركت به عهده داشته و نيازهاي شركت را در اين موارد برآورده سازند]9[ : • تهيه سناريوهاي مختلف محصوالت، راهبردها و مدلهاي مختلف كسب و كار؛ • تعريف و ايجاد ارتباطهاي اوليه با شريكان بالقوه براي توسعه شركت؛ • يافتن و بكارگيري پرسنل مورد نياز براي كارهاي مهم و فني شركت؛ • كمك به استقرار و تثبيت مؤسسين؛ • تهيه پيشبيني هزينهها و درآمدها؛ • تهيه خالصه اجرايي طرح كسب و كار در مقاطع مختلف؛ • تهيه طرح توجيهي از شركت براي سرمايهگذاران؛ • مشاركت در اتخاذ راهبرد حفاظت از داراييهاي شركت؛ • انجام مذاكرات مربوط به شرايط ليسانس و قراردادهاي آن؛ • يافتن سرمايهگذار مالي و انجام مذاكرات مربوط به شرايط سرمايهگذاري؛ • تهيه ،بررسي و تأييد اسناد شركت شامل توافقنامه سهامداران و توافقات خريد سهام. ....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................... انقباضي در نگه داشتن سهم و يا شركت در هيأت مديرة شركت دانشگاهي را دارد .در مواردي كه مؤسسه دانشگاهي عالقهمند به داشتن نماينده در هيأت مديرة شركت نيست ممكن است منافع مؤسسه اقتضا كند كه ناظر بدون حق رأي در هيأت مديره داشته باشد. تقريباً در تمام مؤسسات مورد بررسي رعايت الزامات مقررات تعارض منافع مؤسسه دانشگاهي ،براي مديران ،اعضاي علمي و كاركنان مؤسسه در ارتباط و همكاري با شركت دانشگاهي تأسيس شده ضروري بوده است .همچنين در تمام مؤسسات مورد بررسي به غير از يك مورد ،اعضاي علمي مؤسسه دانشگاهي كه به لحاظ نقش آنها در شكلگيري شركت سهامدار آن بودهاند ،در تقسيم سهم مؤسسه از شركت دانشگاهي يا تقسيم عايدات آن دخالت داده نميشدند. در جمعبندي ميتوان گفت مؤسسات دانشگاهي سهم محدودي را از شركت دانشگاهي مالك ميشوند كه با گذشت زمان اين ميزان سهم نيز در دورههاي بعدي سرمايهگذاري مورد رقيقسازي قرار ميگيرد. عالوه بر يافتههاي فوق ،بررسي انجام شده در سال 2003در مورد شركتهاي دانشگاهي كانادا [ ،]24ميزان سهم اين مؤسسات در اين شركتها را مشخص ميسازد( .جدول )3 يافتههاي اين بررسي نيز نشان ميدهد در بيشتر موارد مؤسسات دانشگاهي سهام محدودي را از شركتهاي دانشگاهي در تملك دارند. جدول -3ميزان سهام مؤسسات دانشگاهي كانادا در شركتهاي دانشگاهي آنها (بررسي سال ]2[ )2003 رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 Archive of SID نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها 7 Archive of SID رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور با توجه به نقش كليدي اين مديران در موفقيت شركت دانشگاهي ،بهترين روش ايجاد انگيزه در آنها و يا پاداشدهي به آنها سهيم كردن اين افراد در شركت خواهد بود .واگذاري سهام شركت به اين مديران معموالً در دورهاي چند ساله اتفاق ميافتد .ميزان سهام تخصيص يافته به آنها برحسب شرايط هر شركت و با درنظر گرفتن مرحلهاي از توسعه كه شركت در آن قرار دارد ،تركيب سهامداران و ميزان سهم آنها ،نقش اين مديران در شركت و انتظارات موجود از آنها و ساير عوامل مشابه ميباشد. به طور مثال دانشگاه كلرادو در كتاب راهنماي خود براي تشكيل شركتهاي دانشگاهي [،]3 سهم مدير كارآفرين را حدود %20سهام پايه شركت توصيه ميكند كه ميتواند %5آن با دستيابي به مراحل مشخصي از پيشرفت اجرايي شركت واگذار شده و %15باقي مانده در طول دورة 3تا 5ساله آينده واگذار گردد. سهام متعلق به سرمايهگذاران تأمين منابع مالي مورد نياز شركتهاي دانشگاهي در مراحل مختلف توسعه آنها ،يكي از چالشهاي اصلي و دائمي اين شركتها است .در مراحل مختلف توسعه شركت ،منابع تأمين كنندة نيازهاي مالي ميتواند متفاوت باشد .در مراحل ابتدايي شكلگيري شركت، ممكن است بنيانگذاران علمي از پساندازهاي خود ،دوستان و آشنايان براي نيازهاي اولية مالي استفاده كنند ولي راهاندازي و توسعه هر شركتي به منابع بسيار بيشتر و يا به عبارت ديگر به سرمايهگذاران بيروني نيازمند است. سرمايهگذاران با هدف برگشت مالي در شركتها سرمايهگذاري ميكنند .به ميزاني كه شركت مورد سرمايهگذاري جديدتر باشد مخاطره سرمايهگذاري افزايش مييابد و 8 .................................................... www.SID.ir توقعات سرمايهگذاران نيز از برگشت مالي بيشتر ميشود. عموماً منابع تأمين مالي شركتهاي دانشگاهي را ميتوان چنين دستهبندي كرد: • مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي برحسب سياستهاي خود ممكن است عالوه بر مشاركت در تشكيل شركتهاي دانشگاهي از طرق واگذاري فناوري و ساير زيرساختهاي عمومي و فني ،در مرحلة راهاندازي اين شركتها نيز سرمايهگذاري مالي داشته باشند .در اين گونه موارد مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي عالقهمند به داشتن اطالعات كافي از فعاليتهاي شركت دانشگاهي است كه اين منظور از طريق پيشبيني الزمات الزم در توافقنامههاي سهامداران يا داشتن نماينده در هيأت مديره شركت قابل تأمين خواهد بود. در شرايط فعلي كه مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور در اوان رويكرد به تشكيل شركتهاي دانشگاهي هستند ،روشن است كه از مجموعه زيرساختهاي الزم براي تشكيل اين شركتها يا منابع مالي الزم براي حمايت و سرمايهگذاري در اين شركتها برخوردار نمي باشند. • نهادها و طرحهاي ملي ،منطقهاي مختلف حمايت كننده از تحقيق و توسعه ،نوآوري و كارآفريني گروه ديگري از سرمايهگذاران بالقوة مراحل اوليه تشكيل شركت دانشگاهي، نهادها و طرحهاي ملي ،منطقهاي مختلف حمايت كننده از تحقيق و توسعه ،نوآوري و كارآفريني ميباشند كه در كشورهاي مختلف سياستهاي متفاوتي را در مورد نحوة برگشت سرمايهگذاري خود اعمال ميكنند .اين سياستها شامل وام بالعوض ،وام بدون بهره تا سهيم شدن در شركت را شامل ميگردد. دركشور ما با توجه به تحوالت بسيار سريعي كه در شكلگيري اين نهادها و برنامهها و نحوة حمايتهاي آنها وجود دارد ،به دست دادن آخرين وضعيت حمايت كنندههاي بالقوه مالي از شركتهاي دانشگاهي ،به لحاظ گستردگي كار ،خود نيازمند پژوهش جداگانهاي است. ولي اخيرا ً با توجه به تصويب قانون "حمايت از شركتها و مؤسسات دانشبنيان و تجاريسازي نوآوريها و اختراعات" كه از مصاديق بارز اين شركتها ،شركتهاي دانشگاهي هستند ،اين قانون حمايتهاي مالي پيشبيني شده در آن از شركتهاي دانشبنيان را منوط به سهيم شدن در آنها نكرده است .در حالت كلي اگر يكي از نهادهاي حمايت كننده از شركتهاي دانشگاهي ،طبق مقررات قانوني خود در قبال حمايت مالي از شركت دانشگاهي ،سهمي از آن را درخواست نمايد ،بر حسب مورد و با توجه به شرايط شركت و ميزان سرمايهگذاري انجام شده در آن ،بايد سهمي به سرمايهگذار تخصيص يابد. • سرمايهگذاران شخصي يا فرشتگان نجات سرمايهگذاران شخصي يا فرشتگان نجات، در اقتصادهاي توسعهيافته يكي از منابع تأمين مالي نوآوري محسوب ميگردند .از اينرو دفاتر انتقال فناوري يا شركتهاي واسط تجاريسازي مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي دستاندركار تشكيل شركتهاي دانشگاهي ،تالش ميكنند با شناسايي سرمايهگذاران شخصي ،شبكهاي از آنها را ايجاد كرده و در تأمين مالي شركتهاي دانشگاهي از اين شبكهها استفاده كنند .در واقع انگيزة اصلي سرمايهگذاران شخصي بهمن فکور • سرمايهگذاران مخاطرهپذير سرمايهگذاران مخاطرهپذير ،در واقع تأمينكنندگان مالي متخصصي هستند كه انتظار برگشتهاي بسيار بااليي براي سرمايهگذاري خود دارند .معموالً اين سرمايهگذاران معيارهاي مشخصي از قبيل: موفقيت شركت در رسيدن به مرحلة خاصي از توسعه ،سابقه موفقيت قبلي مديران شركت، داشتن پتانسيل حداقل برگشت مالي مورد انتظار در شركت و فعاليت شركت در بازارهاي خاص يا زمينههاي فناوري خاص را براي ارزيابي سرمايهگذاري خود استفاده ميكنند. سرمايهگذاران مخاطرهپذير عالقهمند به دخالت مستقيم در مديريت شركت نيستند ولي با فراهم كردن اطالعات مورد نياز ،شركت را ياري ميكنند [.]6 در شرايط فعلي بايد گفت در بازار مالي ايران هنوز سرمايهگذاران مخاطرهپذير واقعي حضوري ندارند .اگر چه به لحاظ اهميتي كه اينگونه سرمايهگذاري در توسعه نوآوري و كارآفريني و به تبع آن رشد و توسعه اقتصادي كشور دارد ،سياستگذاران عالقهمند به شكلگيري اين نوع سرمايهگذاري بوده و حتي در صدد تأسيس صندوقهايي برآمدهاند كه خالء ناشي از كمبود اين نوع سرمايهگذاران را پر نمايد. الگوي نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي بين بازيگران اصلي آن در هنگام تشکيل شرکت دانشگاهي ممکن است بر حسب الزام احتمالي مقررات مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي يا الزامي که اقتضاي شرايط براي بنيانگذاران علمي پيش ميآورد، ي مختلفي براي ترکيب مؤسسين و الگوها سهامداران اوليه شركت دانشگاهي و ترتيب اضافه شدن آنها به شركت مطرح گردد. يکي از الگوهايي که در بعضي از دانشگاههاي انگليس نيز رايج است از اين قرار است :تشکيل دهندگان اوليه شرکت بنيانگذاران علمي و مؤسسه دانشگاهي هستند .بنابراين سهام اوليه شرکت نيز بين آنها تقسيم ميگردد .تقسيم سهم بين اين دو طرف بر اساس معيارهاي ميزان مشاركت فعلي و آينده آنها انجام ميگيرد .بعضي از دانشگاههاي انگليس از نسبت مشخصي براي تقسيم سهام اوليه بين مؤسسه دانشگاهي و بنيانگذاران علمي استفاده ميكنند مث ً ال دانشگاه آكسفورد از نسبت ، %50دانشگاههاي ليدز ،شيفلد و يورك از نسبت %60مؤسسه دانشگاهي و %40بنيانگذاران علمي استفاده ميكنند ،با اين حال مقررات دانشگاه يورك در اين مورد توضيح ميدهد كه اين نسبت يك نقطه شروع اوليه است و با جهتگيري افزايش انگيزه اعضاي دانشگاهي براي مشاركت فعالتر در فعاليت تجاريسازي اتخاذ شده و عم ً ال معيارهاي تقسيم سهام در هر مورد لحاظ شده و در عمل اين نسبتها افزايش يا كاهش مييابند [.]5 در اين سناريو مدير بيروني و سرمايهگذار در مراحل بعدي با دريافت بخشي از سهام ،جزو سهامداران شرکت ميشوند .در جدول 4به عنوان نمونه ،ترکيب سهامداران اوليه شرکت و نحوه اضافه شدن سرمايهگذار و مدير بيروني به جمع سهامداران و نحوه رقيق شدن سهام مشخص شده است .توافق بر روي ميزان سهم هر يك از بازيگران شركت كار دشواري است و نيازمند صبر و تحمل و چند دور مذاكره بين آنها است [.]4 الگوي تخصيص سهام ديگري که براي تركيب سهامداران اوليه و ترتيب ورود آنها به شركت دانشگاهي ميتواند مطرح شود، از طرف گروه حقوق ي هاتچيسون ]8[ 1بر اساس روال عمل دانشگاههاي آمريکايي ارائه شده است .در اين الگو مؤسسان اوليه شرکت بنيانگذاران علمي و مديران بيروني هستند و سهام اوليه بين آنها تقسيم ميگردد .انتخاب تعداد كل سهام در اين مرحله اختياري است، ولي معموالً كل سهام به دو تا ده ميليون سهم تقسيم ميگردد. مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي به عنوان مالك اصلي فناوري در ازاي واگذاري حقوق فناوري )1. Hutchison Law Group (2010 www.SID.ir ....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................... دريافت سهام قابل توجه از اين شركتها در قبال سرمايهگذاري شخصي پر مخاطرة خود در مراحل ابتدايي تشكيل اين شركتها است .عموماً اين افراد عالقهمند به شركت در ساختارهاي مديريتي شركتها نيستند و آنچه كه براي آنها اهميت دارد اطمينان از برگشت مالي مناسب سرمايهگذاري انجام شده از طرف آنها است. جدول -4الگوي تخصيص سهام بين سهامداران []4 رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 Archive of SID نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها 9 Archive of SID رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 10 نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور مبناي تشكيل شركت و ساير مشاركتهايي كه ممكن است در تشكيل شركت داشته باشد، با تملك بخشي از سهام شركت به سهامداران شركت اضافه ميشود .ميزان سهم متعلق به مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي وابسته به سياستهاي مؤسسه و ميزان مشاركت آن در شكلگيري شركت خواهد بود .همانطور كه نتايج بررسي انجام شده از سطح مؤسسات دانشگاهي نشان ميدهد عم ً ال بسياري از اين مؤسسات ترجيح ميدهند سهم آنها در شركتهاي دانشگاهي محدود و مث ً ال تا %10 باشد .بعضي از مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي عالقهمند هستند كه ميزان سهم آنها تا دور اول سرمايهگذاري يا مراحل خاصي از توسعه شركت و رقيقسازي سهام حفظ شود .براي ن كار الزم است شركت تعهد نمايد ميزان اي سهام بيشتري را براي مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي رزرو نمايد تا در رقيقسازي انجام شده سهم مؤسسه ثابت بماند .در جدول 5نحوه اضافه شدن مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي به سهامداران مشخص شده است. شركتهاي دانشگاهي براي موفقيت در مراحل رشد و توسعة خود نيازمند جذب و نگهداري مديران ،مشاوران و كاركنان با كيفيت است ،از طرف ديگر كمبود نقدينگي كه از ويژگيهاي اصلي اين شركتها است آنها را وادار ميكند تا براي جبران محدوديت براي پرداخت به افراد اشاره شده از تخصيص سهم استفاده كنند .براي اين كار بخشي از سهام يا اختيار خريد سهام ميتواند به مديران، مشاوران و كاركنان شركت واگذار شود .البته اين واگذاري سهام پس از گذشت يك دوره حدود يك ساله و در طي 3تا 4سال بعد صورت ميگيرد. در بسياري از موارد و به ويژه با ترجيح .................................................... www.SID.ir جدول -5الگوي تخصيص سهام بين سهامداران []8 و درخواست سرمايهگذاران مخاطرهپذير، شرکتهاي تازه تأسيس بخشي از سهام خود را ( در حدود 12تا 20درصد کل سهام شرکت) به عنوان ذخيره سهام تشويقي براي واگذاري به افراد کليدي ارشد که در آينده به شرکت اضافه ميشوند ،کنار ميگذارند .ميزان اين ذخيرهسازي وابسته به پيشبيني موجود از تعداد اينگونه مديران در آينده شرکت است .همانطور که جدول نشان ميدهد ،کنار گذاشتن اين ذخيره سهام نيز تأثير رقيقسازي بر سهم ساير سهام داران دارد و بنابراين نيازمند مذاکرات کافي بين آنها است. با توجه به اينكه در مسير رشد و توسعه شركتهاي دانشگاهي ،نيازهاي مالي به سرعت مطرح ميگردند ،سرمايهگذاران مختلف شركاي بعدي شركت هستند كه با سرمايهگذاري خود به جمع سهامداران شركت اضافه ميشوند. در الگوي مطرح شده در جدول ،5به ترتيب سرمايهگذاران شخصي و سرمايهگذاران مخاطرهپذير به تركيب سهامداران شركت اضافه شدهاند .در واقع سرمايهگذاران با خريد سهام شركت ،عم ً ال سهام شركت را نيز ارزشگذاري كرده و مبنايي واقعي براي ارزش سهام به دست ميدهند .از طرف ديگر با توجه به اينكه معموالً در هر دور سرمايهگذاري ارزش سهام شركت افزايش مييابد ،عليرغم كاهش درصد نسبي سهم ساير سهامداران ،ارزش سهام آنها افزايش مييابد. در طول زمان با گسترش و توسعه شركت، در دورههاي مكرر افزايش سرمايه و رقيق شدن سهام سهامداران قبلي ،ممكن است سهام بنيانگذاران علمي به درصدهاي بسيار كمي تقليل يابد و اگر آنها هنوز در شركت فعال بوده و خدماتي را ارائه دهند ،ميتوانند بخشي از دستمزد خود را به صورت اختيار سهام شركت درخواست نمايند [.]8 جمعبندي اهميت شرکتهاي دانشگاهي به عنوان ساز و کار مهمي براي تجاري سازي نتايج تحقيقات که تأثيرات اقتصادي قابل توجهی را در ابعاد ناحيهاي و ملي به همراه دارد ،به تدريج براي دانشگاهها و مؤسسات پژوهشي کشور آشکار ميشود ولي حرکت مؤثر در مسير تشکيل اين شرکتها نيازمند شناخت کافي از مجموعه زيرساختهاي مورد نياز آنها و فراهم کردن اين زير ساختها ميباشد .اين مقاله تالش کرده است بر يکي از موضوعات مهمي که هنگام تشکيل اين شرکتها مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي با آن مواجه هستند يعني "نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي بين مالكين آنها" تمرکز نمايد تا بتواند چارچوب يا مبناي اوليهاي را براي اين کار فراهم سازد .با اين جهتگيري مقاله تالش بهمن فکور الف -عوامل ،منابع و فعاليتهاي مؤثر در تخصيص سهم به هر يک از مالکين شرکت دانشگاهی: -1انجام توسعه فناوري تا مرحلة تشكيل شركت دانشگاهي؛ -2مالكيت پتنتهاي ذيربط؛ -3سرمايهگذاري براي ثبت و حفاظت از داراييهاي فكري مبنای تشكيل شركت؛ -4ارزش فناوري و داراييهاي فكري مبناي تشكيل شركت؛ -5ميزان سرمايهگذاري مؤسسه دانشگاهي در فناوري قبل از مرحله واگذاري به شركت دانشگاهي؛ -6توليد ايده كسب و كار و تهيه طرح كسب و كار؛ -7رهبري و پيشبرد تأسيس شركت؛ -8ميزان مخاطرة موجود در راهاندازي شركت؛ -9سرمايهگذاري نقدي احتمالي مؤسسه دانشگاهي در مرحله راهاندازي شركت؛ -10فراهم كردن احتمالي زيرساختهاي مختلف از طرف مؤسسه دانشگاهي ،از قبيل: • در اختيار گذاشتن فضاي كار و آزمايشگاه www.SID.ir الف -عوامل ،منابع و فعاليتهاي مؤثر در تخصيص سهم به هر يک از مالکين شرکت دانشگاهی: ب -مالحظات مرتبط با نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي • در مراحل اولية تشکيل شركتهاي دانشگاهي ،مبناي تخصيص سهام شركت بين بازيگران اصلي آن ،ميزان مشاركت و نقش هر ....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................... کرده است نگاهي تحليلي به نحوه شکلگيري مالکين شرکتهاي دانشگاهي در فرايند تشکيل و توسعه آنها داشته و ضمن کندو کاو براي به دست دادن عوامل مؤثر در ميزان سهم مالکين بر اساس تجربيات دانشگاههاي دارای تجربه در تشکيل شرکتهای دانشگاهی ،در نهايت مقررات رايج در 10دانشگاه معروف در کشورهاي آمريکا ،انگليس و کانادا را براي مشخص کردن نحوه و ميزان سهام تخصيص يافته بين مؤسسات دانشگاهي و مخترعين فناوري را مورد بررسي قرار دهد .يافتههای بررسي انجام شده در دو جمعبندی زير قابل ارائه است: به طور مجاني يا با هزينههاي پايين؛ • دسترسي شركت به امكانات فني، بخشهاي علمي ( پشتيباني فني) و امكانات عمومي مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي (تلفن ،اينترنت ،كتابخانه و)... • كاهش هزينههاي سربار تحقيق و توسعه و مشاوره و ساير خدمات قراردادي شركت. -11فراهم كردن احتمالي پشتيبانيهاي عمومي مختلف از طرف موسسه دانشگاهي و پژوهشي ،از قبيل: • پشتيباني تهيه طرح كسب و كار و افزايش سرمايه؛ • خدمات مديريت و قراردادهاي اجرايي؛ • بيمه؛ • خدمات كاركنان؛ • انجام امور دبيرخانهاي شركت؛ • فراهم كردن وامهاي مناسب (بدون بهره يا ت كوتاه مدت) با بازپرداخ -12تخصيص وقت و تالش براي راهاندازي شركت و تعهد مؤسسين براي تخصيص زمان و تالش مورد نياز به شركت دانشگاهي در آينده؛ -13تأمين سرمايه مالي مورد نياز شركت در مراحل مختلف توسعه؛ -14اهميت مشاركت با مؤسسه دانشگاهي و پژوهشي براي شركت و استفاده احتمالي از نام مؤسسه. طرف در شكلگيري و تأمين منابع مختلف مورد نياز شركت است .معيارهاي ارزيابي نقش و مشاركت طرفهاي مختلف در بند الف مشخص و ارائه شده است. • در مراحل اوليه تشكيل شركت ،برحسب مقررات مؤسسه دانشگاهي ،شرايط محيطي و اقتضاي موقعيت هر فناوري خاص که مبناي تشكيل شركت بوده است ،ممكن است از الگوهاي متفاوتي براي تخصيص سهام و تركيب سهامداران ،استفاده شود. • مؤسسات دانشگاهي بر اساس سياستهاي " دست اندر کار" يا " عدم دخالت" خود در تشکيل شرکتهاي دانشگاهي ميتوانند سياستهاي مختلفي در قبال پذيرش يا عدم پذيرش سهم از شرکتهاي تشکيل شده داشته باشند. • مبناي پذيرش سهم مؤسسات دانشگاهي ميتواند واگذاری ليسانس فناوري مبنای تشکيل شرکت ،ساير مشارکتهاي احتمالي و يا هردو باشد. • مؤسسات دانشگاهي ميتوانند ميزان سهم پذيرفته شده از شرکتهاي دانشگاهي را معادل ما به ازاي پرداخت اوليه ليسانس يا کل مبلع ليسانس قرار دهند. • موسسات دانشگاهي ميتوانند براي ميزان سهم خود از شرکت دانشگاهي سقف خاصي را قائل شده و اجازه رقيق شدن سهام خود در شرکت دانشگاهي را در طي زمان بدهند يا ممانعت کنند. • مؤسسات دانشگاهي بر اساس سياستهاي ميزان دست اندرکاری خود در شرکت ،نحوه سهامداري و ميزان سهام خود در شرکت دانشگاهي ميتوانند نماينده يا ناظری در هيأت مديره شرکت دانشگاهي داشته باشند. • مؤسسات دانشگاهي ميتوانند الزامات رشد فناوري ،فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد سال دهم ،شماره ،37زمستان 1392 Archive of SID نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها 11 نحوه تخصيص سهام شرکتهاي دانشگاهي بين مالکين آنها بهمن فکور منابع شناخت شرکتهاي انشعابي، بهمن، فکور.1 ، فصلنامه رشد فناوري،دانشگاهي و انواع آنها .1388 پاييز،20 شماره،سال پنجم 2. Landstrom, H. Crijns, H. Laveren, E. Smallbone, D." Entrepreneurship, sustainable growth and performance: frontiers in European entrepreneurship research" Edward Elgar Publishing, UK. P272 , 2008. 3. Wilson,C. Boehmer, Mark L. Bojar, Jeffrey A. Kristin M. Sprinkle David N. Allen and Tom Smerdon "Starting a start-up Successfully Managingthe Dynamics of a New Company" University of Colorado. Available at: http://www.colorado.edu/, 2010. 4. University of Oxford, "Starting A Spinout Company" Isis Innovation Ltd, the Technology Transfer Company of the University of Oxford, 2007. 5. The University of York, "Regulation 12: Intellectual Property" Academic Support Office. Available at: http:// www.york.ac.uk/ 2010. 6. Rowland, C. "Spin-out Companies-A Researcher’s Guide" The University of Manchester Intellectual Property Limited and Ever shed LLP, 2003. 7. Bruce, C. "Issues today in commercialization of inventions from N. A. Universities: Best Practices and new approaches?" UBC UniversityIndustry Liaison Office NTU, 2006. 8. Hutchison Law Group "University Spinout Founder's Handbook", 2010. 9. Brown, A. Soderstrom, J." Creating and Developing Spinouts: Experiences from Yale University and Beyond" In Intellectual Property Management in Health and Agricultural Innovation: A Handbook of Best Practices (Eds. A Krattiger, RT Mahoney, L Nelsen, et al.). MIHR: Oxford, U.K., and PIPRA: Davis, U.S.A., 2007. 10. Harvard University "Procedures for Acceptance, Management and Sale of License-Derived Stock" Available at: http://www.techtransfer.harvard.edu/, 1997. 11. Massachusetts Institute of Technology (MIT) "The MIT Inventor’s Guide to Startups" Available at: http://web.mit.edu/tlo/ www/, 2010. 12. Massachusetts Institute of Technology (MIT) "Guide to the Ownership, قانوني مختلفي نظير "رعايت مقررات تعارض منافع" يا "عدم تعلق سهم يا عايدي به اعضاي علمي سهامدار شرکت دانشگاهي از سهام متعلقه به مؤسسه دانشگاهي" را در کنار مقررات تسهيم سهام شرکتهاي دانشگاهي .داشته باشند ً • مؤسسات دانشگاهي معموال براي مديريت امور سهام خود در شرکتهاي دانشگاهي از شرکت وابسته به مؤسسه دانشگاهي يا بخش .زير مجموعه دانشگاهي استفاده ميکنند • در مجموع معموالً مؤسسات دانشگاهي سهام محدودي را از شركتهاي دانشگاهي .اختيار ميكنند ،• بنيانگذاران علمي شركتهاي دانشگاهي اگرچه در مراحل اوليه تشكيل شركت ممكن است درصد بااليي از سهام شركت را مالك ولي به مرور زمان و با افزايش دورهاي،شوند سهام آنها تقليل يافته و،سرمايهگذاري شركت .به درصد بسيار پاييني ميرسد 12 www.SID.ir .................................................... Distribution and Commercial Development of M.I.T. Technology" Available at: http://web.mit.edu/tlo/, 2010. 13. Georgia Institute of Technology "Startup Manual Formation to FundingAn Inventors guide " Available at: http://www.gatech.edu/, 2010. 14. University of Texas at Dallas "Intellectual Property Policy - 79III.27-36" Available at: http://www. utsystem.edu/, 2010. 15. University of Texas at Dallas "Intellectual Property Handbook" Available at: http://www.utsystem.edu/, 2008. 16. University of Texas at Dallas "Rule: 90103-Equity Interests" Available at: http://www.utsystem.edu/ , 2007. 17. University of California "Operating Guidance No. 97-06" Available at: http://www.universityofcalifornia.edu/, 1997. 18. University of California (2007) "Guidelines for Faculty Inventors Involved with Start-Up" Available at: http://www.universityofcalifornia.edu/ University of Leicester "Financial Regulations- Appendix F: Spin-out Company Formation-University Policy" Finance Office. Available at: http://www2.le.ac.uk, 2010. 19. University of British Columbia "Policy No.:105-Acceptance, Management and Sale of Technology Licensing Equity" Available at: http://www.ubc.ca/, 2000. 20. University of British Columbia "Guidelines for Investion" Available at: http://www.uilo.ubc.ca/licensing/ investment/guidelines.html, 2011. 21. University of Bristol "Research & Enterprise Development" Available at: http://www.bristol.ac.uk/red/, 2010. 22. Heriot Watt University "HW Spin out Policy -REGULATION 42" Available at: http://www.hw.ac.uk/ 23. Heriot Watt University "The University Policy on Intellectual Property, Confidential Information and Commercialization" Available at: http://www.hw.ac.uk/ , 2008. 24. Read, C. " Survey of Intellectual Property Commercialization in the Higher Education Sector" Science, Innovation and Electronic Information Division (SIEID), Catalogue no. 88F0006XIE — No. 018, Statistics Canada, 2003. فصلنامه تخصصي پارکها و مراکز رشد،رشد فناوري 1392 زمستان،37 شماره،سال دهم Archive of SID
© Copyright 2024